دزد روح پارت اول
از زبانسونیک⬇️
بعد از ظهر بود
مثل همیشه شمشیرم رو بستم به کمرم سوار اسبم شدم و به سمت جنگل حرکت کردم
طولی نکشید که رسیدم به کلبه ی کارمن
روی کنده ی درخت قطع شده نشسته بود و داشت با چاقو یه تکه چوب رو برش می داد
از اسبم پیدا شدم برطرفش رفتم و سلام کردم
سونیک:سلام استاد
کارمن:دیر کردی
سونیک:معزرت میخوام
کارمن: معزرت خواهی نیاز نیست جواب اشتباه مرگه!!
سونیک:چ چ چی
شمشیرش رو بیرون کشید و به سمتم حمله ور شد
شمشیرم رو از قلاف بیرون کشیدم و به شمشیرش کوبیدم
همینطور شمشیر هامون رو به هم میزدیم تا اینکه لگدی به پام زد و روی زمین افتادم و شمشیرم هم کمی اون ور تر
به سمتم اومد و شمشیرش رو زیر گلوم گذاشت
مات و مبهوت به سورتش خیره موندم که داشت پوزخند میزد
شمشیرش رو قلاف کرد و دستش رو به سمتم دراز کرد
کارمن: واقعا خیلی ترسویی
ادامه دارد
بعد از ظهر بود
مثل همیشه شمشیرم رو بستم به کمرم سوار اسبم شدم و به سمت جنگل حرکت کردم
طولی نکشید که رسیدم به کلبه ی کارمن
روی کنده ی درخت قطع شده نشسته بود و داشت با چاقو یه تکه چوب رو برش می داد
از اسبم پیدا شدم برطرفش رفتم و سلام کردم
سونیک:سلام استاد
کارمن:دیر کردی
سونیک:معزرت میخوام
کارمن: معزرت خواهی نیاز نیست جواب اشتباه مرگه!!
سونیک:چ چ چی
شمشیرش رو بیرون کشید و به سمتم حمله ور شد
شمشیرم رو از قلاف بیرون کشیدم و به شمشیرش کوبیدم
همینطور شمشیر هامون رو به هم میزدیم تا اینکه لگدی به پام زد و روی زمین افتادم و شمشیرم هم کمی اون ور تر
به سمتم اومد و شمشیرش رو زیر گلوم گذاشت
مات و مبهوت به سورتش خیره موندم که داشت پوزخند میزد
شمشیرش رو قلاف کرد و دستش رو به سمتم دراز کرد
کارمن: واقعا خیلی ترسویی
ادامه دارد
۲.۸k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.