ری اکشن آوردمم:)
وقتی موهاتو خیلی کوتاه میکنی...
تام: با ذوق رفتی تو اتاقش و با چشمایِ گرد نگات کرد و اومد سمتت و گفت: این چه کاری بود که کردییییی؟؟؟
میاد دنبالت میکنه و میگه: آخه تو الان با من چههه فرقییی میکنییی مسخره؟؟؟
متیو: ایشون روی مبل نشسته بود که تو از در وارد شدی..شاخ هاش از بالا سرش زد بیرون و گفت:چرااا اینطوری کردیییی نِفلهههه؟؟؟؟ موهات کووو؟؟
تو: کوتاه کردم دیگه قشنگه نه؟
متیو با دستش زد تو صورتِ خودش و گفت: آره خیلی قشنگ شدی... این چه سرو وضعیهههه... من الان این موها رو ببافم؟؟
لورنزو: باذوق میاد سمتت و از همه طرف نگات میکنه و میگه: خیلییی قشنگ شدی دارلینگ.. بعضی وقتا تنوع هم لازمه...
تئودور:وقتی میبینتت یه ابرو میندازه بالا و میگه: عجب مدل مویی..
میاد جلو و دستِشو میزاره رو شونت و میگه: یه گیرِ سر بزن تا حداقل مِلَت متوجه شن دختری..(خندید)
دریکو: میاد نزدیکت و آروم بغلت میکنه و میگه: بیبیِ منو نگا... چه خواستنی شدی...
(پیشونیتو میبوسه)
تام: با ذوق رفتی تو اتاقش و با چشمایِ گرد نگات کرد و اومد سمتت و گفت: این چه کاری بود که کردییییی؟؟؟
میاد دنبالت میکنه و میگه: آخه تو الان با من چههه فرقییی میکنییی مسخره؟؟؟
متیو: ایشون روی مبل نشسته بود که تو از در وارد شدی..شاخ هاش از بالا سرش زد بیرون و گفت:چرااا اینطوری کردیییی نِفلهههه؟؟؟؟ موهات کووو؟؟
تو: کوتاه کردم دیگه قشنگه نه؟
متیو با دستش زد تو صورتِ خودش و گفت: آره خیلی قشنگ شدی... این چه سرو وضعیهههه... من الان این موها رو ببافم؟؟
لورنزو: باذوق میاد سمتت و از همه طرف نگات میکنه و میگه: خیلییی قشنگ شدی دارلینگ.. بعضی وقتا تنوع هم لازمه...
تئودور:وقتی میبینتت یه ابرو میندازه بالا و میگه: عجب مدل مویی..
میاد جلو و دستِشو میزاره رو شونت و میگه: یه گیرِ سر بزن تا حداقل مِلَت متوجه شن دختری..(خندید)
دریکو: میاد نزدیکت و آروم بغلت میکنه و میگه: بیبیِ منو نگا... چه خواستنی شدی...
(پیشونیتو میبوسه)
۷.۹k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.