پارت 8 فیک HISTORY
خانم لی:زود باش بیا کمکم الان رییس از خواب پا میشه زود باش
ا.ت:حتما الان میام
خانم لی رفت م ون لباسام رو عوض کردم و رفتم کمک خانم لی
باهم دیگه صبحانه رو حاضر کردیم اما من توی فکر بابام و ایزول بودم واقعا چرا ینفر باید منو بگیره و تا جایی که میتونستم فکر کردم که چجوری به پلیس خبر بدم یا اصلا عذابش بدم فکر کرده من کیم یه دختر لوس ؟ یه دختر ساده ؟یه دختر ترسو؟ اصلا خودش ترسوعه که فکر کرده من ترسوم بهتره خودم رو بهش نشون بدم بهش نشون میدم کی ترسوعه
خانم لی:حالت خوبه ا.ت؟
ا.ت: چی نه چیزه اره خوبم تو فکر بودم
خانم لی : باشه
صبحانه رو چیدم که یه مرد از پله ها اومد پایین
خانم لی:اها اونجاست رییس باید بهش احترام بذاری اگه نذاری اتفاق بدی میوفته
تو فکر خودم گفتم اتفاق بدی میوفته اصلا کی میخواد به کسی که احترام نمیزاره احترام بذاره؟
خانم لی خم شد رو به روش ولی من همینطوری زل زده بودم بهش
جونگکوک:تو همون خدمتکار جدیدی ؟
ا.ت:اره
جونگکوک :میدونستی اگه به رییس مافیا ها احترام نذاری چی میشه
ا.ت:چرا باید به کسی که احترام نمیزاره...
جونگکوک نزاشتم حرفشو ادامه بده و گفتم فقط امروز میزارم زنده بمونی ولی برای جری.مه خانم لی امروز نیازی نیست کاری انجام بده ولی تو ا.ت تو همه کارهارو وقت داری تا ساعت 9 شب انجام بدی
ویو کوک
رفتم صبحانه ام رو خوردم و رفتم تو اتاقم که...
#آندیا
#کپی ممنوع
ادامه دارد...
گایز امیدوارم از این پارت خوشتون بیاد و لطفا لطفا نظراتتون رو برام کامنت کنید یا یک لایک برای من خیلی ارزش داره
ا.ت:حتما الان میام
خانم لی رفت م ون لباسام رو عوض کردم و رفتم کمک خانم لی
باهم دیگه صبحانه رو حاضر کردیم اما من توی فکر بابام و ایزول بودم واقعا چرا ینفر باید منو بگیره و تا جایی که میتونستم فکر کردم که چجوری به پلیس خبر بدم یا اصلا عذابش بدم فکر کرده من کیم یه دختر لوس ؟ یه دختر ساده ؟یه دختر ترسو؟ اصلا خودش ترسوعه که فکر کرده من ترسوم بهتره خودم رو بهش نشون بدم بهش نشون میدم کی ترسوعه
خانم لی:حالت خوبه ا.ت؟
ا.ت: چی نه چیزه اره خوبم تو فکر بودم
خانم لی : باشه
صبحانه رو چیدم که یه مرد از پله ها اومد پایین
خانم لی:اها اونجاست رییس باید بهش احترام بذاری اگه نذاری اتفاق بدی میوفته
تو فکر خودم گفتم اتفاق بدی میوفته اصلا کی میخواد به کسی که احترام نمیزاره احترام بذاره؟
خانم لی خم شد رو به روش ولی من همینطوری زل زده بودم بهش
جونگکوک:تو همون خدمتکار جدیدی ؟
ا.ت:اره
جونگکوک :میدونستی اگه به رییس مافیا ها احترام نذاری چی میشه
ا.ت:چرا باید به کسی که احترام نمیزاره...
جونگکوک نزاشتم حرفشو ادامه بده و گفتم فقط امروز میزارم زنده بمونی ولی برای جری.مه خانم لی امروز نیازی نیست کاری انجام بده ولی تو ا.ت تو همه کارهارو وقت داری تا ساعت 9 شب انجام بدی
ویو کوک
رفتم صبحانه ام رو خوردم و رفتم تو اتاقم که...
#آندیا
#کپی ممنوع
ادامه دارد...
گایز امیدوارم از این پارت خوشتون بیاد و لطفا لطفا نظراتتون رو برام کامنت کنید یا یک لایک برای من خیلی ارزش داره
۵.۳k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.