₱₳Ɽ₮⑧
₱₳Ɽ₮⑧
*جین ویو*
سر صحنه بودم داشتیم سکانس جدید رو ظبط میکردیم حداقل سی باری تا الان گرفتیم حسابی خسته بودم که بلخره وقت ناهار شد
رفیتم سالن غذا خوری نشستم سر جای همیشگی مثل همیشه اون فرد اومد سفارش غذامو بگیره
♤ به جناب کیم....چی میل دارن آقا *عشوه*
& کیمیچی و خودت
♤ دیگه چیزی نمیخوای
& نه همینو بیار
چند مین بعد
حدود چند مین گذشت که غذام رو آورد خودشم نشست رو به روم
♤ چی شده آقا مارو خواستن
& فقط خفه شو یان سون
♤ ببینم کدوم کارم لو رفته
& فک کردی نمیدونم کل شر این چند روز سر توعه
♤ کدوم شر
& آسیب دیدن مای شکستن دست لیا پنجر شدن ماشین من و گم شدن نصف فیلم نامه
♤ ببین دیگه راجب این قضیه چیزی از دهنت نشنوم
& اوه ببین کی برا ما شاخ شونه میکشه دوست دارم واکنش هانول<کارگردان> رو موقع شنیدنش ببینم
♤ سوکجین فکرشم از سرت بیرون کن*حرصی*
& نمیکنم تو به هرکی بتونی صدمه بزنی به من نمیتونی سر دسته رژ قرمز
وقتی بهش گفتم که میدونم کار و شغل اصلیش چیه رنگش مثل کچ شد دستاش شل شد و میلرزید اما سریع خودشو جمع و جور کرد
& اگه میخوای کسی راجب این چیزی نفهمه باید برامون کار کنی
♤ تو کی هستی...چرا باید به حرفت گوش کنم
& تاحالا اسم ماه خونین به گوشت خورده
♤ امکان نداره تو به این کارا نمیخوری
& فعلا که میخورم اگه میخوای صدام در نیاد خودت و افرادت برای سه ماه الی چهارماه برای ما کار میکنین*پوزخند*
♤ وایسا تا منم قبول کنم
& قبول میکنی...اگه بدونی داداشت یعنی گیونگ سو پیش ماست...اوپس نباید لو میدادم
♤ چ...چی..چی بلغور کردی
& گیونگ سو پیش ماست....فک کنم تا الان زیر شکنجههای سنگین رئیس بیهوش باشه
♤ اگه اگه یه تار مو از برادرم کم بشه دودمانتو به باد میدم فهمیدی
ادامه کامنتا
*جین ویو*
سر صحنه بودم داشتیم سکانس جدید رو ظبط میکردیم حداقل سی باری تا الان گرفتیم حسابی خسته بودم که بلخره وقت ناهار شد
رفیتم سالن غذا خوری نشستم سر جای همیشگی مثل همیشه اون فرد اومد سفارش غذامو بگیره
♤ به جناب کیم....چی میل دارن آقا *عشوه*
& کیمیچی و خودت
♤ دیگه چیزی نمیخوای
& نه همینو بیار
چند مین بعد
حدود چند مین گذشت که غذام رو آورد خودشم نشست رو به روم
♤ چی شده آقا مارو خواستن
& فقط خفه شو یان سون
♤ ببینم کدوم کارم لو رفته
& فک کردی نمیدونم کل شر این چند روز سر توعه
♤ کدوم شر
& آسیب دیدن مای شکستن دست لیا پنجر شدن ماشین من و گم شدن نصف فیلم نامه
♤ ببین دیگه راجب این قضیه چیزی از دهنت نشنوم
& اوه ببین کی برا ما شاخ شونه میکشه دوست دارم واکنش هانول<کارگردان> رو موقع شنیدنش ببینم
♤ سوکجین فکرشم از سرت بیرون کن*حرصی*
& نمیکنم تو به هرکی بتونی صدمه بزنی به من نمیتونی سر دسته رژ قرمز
وقتی بهش گفتم که میدونم کار و شغل اصلیش چیه رنگش مثل کچ شد دستاش شل شد و میلرزید اما سریع خودشو جمع و جور کرد
& اگه میخوای کسی راجب این چیزی نفهمه باید برامون کار کنی
♤ تو کی هستی...چرا باید به حرفت گوش کنم
& تاحالا اسم ماه خونین به گوشت خورده
♤ امکان نداره تو به این کارا نمیخوری
& فعلا که میخورم اگه میخوای صدام در نیاد خودت و افرادت برای سه ماه الی چهارماه برای ما کار میکنین*پوزخند*
♤ وایسا تا منم قبول کنم
& قبول میکنی...اگه بدونی داداشت یعنی گیونگ سو پیش ماست...اوپس نباید لو میدادم
♤ چ...چی..چی بلغور کردی
& گیونگ سو پیش ماست....فک کنم تا الان زیر شکنجههای سنگین رئیس بیهوش باشه
♤ اگه اگه یه تار مو از برادرم کم بشه دودمانتو به باد میدم فهمیدی
ادامه کامنتا
۲.۳k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.