پارت ۳
من توکا عروس پسر ته تغاری حاج زین الدین سپه سالار با وارث خاندان سپه سالار که اسم رسمشان را یک تریلی نمی کشد فرار کرده بودم .
رد تماس میزنم و به مرد راننده میگویم حرکت کن . مرد مطیعانه حرکت می کند و ماشین از کنار آن محضر شوم می گذرد و من چشم میبندم و روز عقدمان در آن محضر لعنتی را مرور میکنم.
کت و شلوار سفیدی به تن دارم با دسته گلی از پیونی . رز مینیاتوری و ارغوان زیباست به سلیقه محبوب دل است .
ذوق دارم روی پا بند نیستم. اتاق عقدمان اما خلوت است . منم و او و حاج زین الدین سپه سالار و پدرم و مادرم و ترلان که با پافشاری اماده است و پشت چشم نازک کردن های مادرم را ندید گرفته است.
کسی تور بالای سرمان نمی گیرد . کسی نقل نمی پاشد . کسی به جزء خودمان خوشحال نیست .
عاقد ازمن بله می خواهد . ته تغاری سپه سالار ها لرزش محسوس دستم را می بیند و دستم را میان دست می گیرد .به نگاه نافذ شر وشورش چشم می دوزم .
زیر گوشم نجوا می کند.
_ تخم کفتر بدم خدمتتون ؟
لب می گزم که نخندم .عاقد برای بار دوم از من وکالت می خواهد .
کسی نمی خواهد مرا برای گل و گلاب به دشت و بوستان بفرستد .
بی زیر لفظی بی ناز و ادا بله می گویم .
کسی کل نمی کشد ولی او روی پیشانیم با لب هایش داغ می گذارد .الو میگرم .شرم می کنم .
رد تماس میزنم و به مرد راننده میگویم حرکت کن . مرد مطیعانه حرکت می کند و ماشین از کنار آن محضر شوم می گذرد و من چشم میبندم و روز عقدمان در آن محضر لعنتی را مرور میکنم.
کت و شلوار سفیدی به تن دارم با دسته گلی از پیونی . رز مینیاتوری و ارغوان زیباست به سلیقه محبوب دل است .
ذوق دارم روی پا بند نیستم. اتاق عقدمان اما خلوت است . منم و او و حاج زین الدین سپه سالار و پدرم و مادرم و ترلان که با پافشاری اماده است و پشت چشم نازک کردن های مادرم را ندید گرفته است.
کسی تور بالای سرمان نمی گیرد . کسی نقل نمی پاشد . کسی به جزء خودمان خوشحال نیست .
عاقد ازمن بله می خواهد . ته تغاری سپه سالار ها لرزش محسوس دستم را می بیند و دستم را میان دست می گیرد .به نگاه نافذ شر وشورش چشم می دوزم .
زیر گوشم نجوا می کند.
_ تخم کفتر بدم خدمتتون ؟
لب می گزم که نخندم .عاقد برای بار دوم از من وکالت می خواهد .
کسی نمی خواهد مرا برای گل و گلاب به دشت و بوستان بفرستد .
بی زیر لفظی بی ناز و ادا بله می گویم .
کسی کل نمی کشد ولی او روی پیشانیم با لب هایش داغ می گذارد .الو میگرم .شرم می کنم .
۱.۵k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.