سناریو
سناریو
(وقتی باهاشون دعوات میشه) به عنوان بابات؟
نامجون: ا/ت یادت نره من پدرتم حق نداری اینطوری باهام حرف بزنی
جین: بجای اینکه اینطوری حرف بزنی برو کارای خوب یاد بگیر
شوگا: جرات داری یبار دیگه صداتو روم بلند کن
جیهوپ: عزیزم متاسفم فقط عصبانی بودم
جیمین: ا/ت حالت خوبه؟
تهیونگ: من... نمیخواستم سرت داد بزنم...
کوک: برو تو اتاقت دیگه هم اینطوری باهام بحث نکن
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
(وقتی باهاشون دعوات میشه) به عنوان بابات؟
نامجون: ا/ت یادت نره من پدرتم حق نداری اینطوری باهام حرف بزنی
جین: بجای اینکه اینطوری حرف بزنی برو کارای خوب یاد بگیر
شوگا: جرات داری یبار دیگه صداتو روم بلند کن
جیهوپ: عزیزم متاسفم فقط عصبانی بودم
جیمین: ا/ت حالت خوبه؟
تهیونگ: من... نمیخواستم سرت داد بزنم...
کوک: برو تو اتاقت دیگه هم اینطوری باهام بحث نکن
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
۷.۳k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.