پارت 16
پارت 16
مافیای بی چهره
ویو مائـل
نشسته بودم نگاه ساعت کردم10بود که دیدم کارمندا دارن میان اینا چقدر دیر میان سر کار ک دیدم یکی ازاونا متوجه من شد و ب حرف در امد و گفت
کارمنده: یاااااااااااااا تو کییییی هستی بسم الله دوزددددددد
مائـل: خانم درست بفرماید من دوزد نیستم من مدیر عامل اینجام
کارمنده: اها شما مدیر عامل خانم فرانسـوا هستید. درسته مائـل: بله خودم هستم
کارمند: ببخشید باهاتون بد رفتاری کردم ( ی تعظیم. کوچولو بعد رفت
بعد از رفتن کارمنده رفتم نشستم تو اتاق اقای مین تا بیاید دیدم یکی امد داخل نگاه کردم دیدم اقای جئون بود امد نشست رو. مبل و ب حرف در امد
علامت کوک ٪علامت مائـل +علامت یونگی_
٪: اوو سلام خانم مائـل
+: سلام اقا جئون خوبید صبح بخیر
٪: اوو ممنون صبح شما هم بخیر
+: خواهش ممنونم
٪: چرا انقدر زود امدید شرکت ما شرکت ساعت 10باز میشع
+: اها اهم زود امدم. من فکر کردم زود باز میکنید
٪: اها خی از این به بعد بدونید ک ساعت 10بیاید
+: من ک ی هفته بیشتر اینجا نیستم و باشه مشکلی نیست
٪: حالا کی واستون درو باز کرد
+: عامم هیچکی
٪: چطور امدید داخل
+: چطور نداره دیگه امدم
٪: واااا مگه میشهههه اینطوری بیاد داخل مگه روحیت
+: ببخشید برا چی بیاد ب شما بگم چطور امدم داخل
٪: دوست دارم همه چی رو بفهمم
+: خب این نمیشه ازم حرف در بیارید
٪: نه من واقعاً ازتون حرف در نمیارم اگه همینطوری فکر کردید خیلی شرمندم
+: خب اشکال نداره میتونید بفرماید بیرون تا اقای مین بیاد
٪: اوکی من رفتم بیرون
ویو کوک
اصلا با این دختر نمیشه حرف چطور فهمید میخوام از زبونش در بیارم هوففففف امدم بیرون ک با یونگی رو به رو شدم ک ب حرف در امد
٪: با این دختر نمیشه کلا حرفید فهمید ک دارم ازش حرف در میارم زد تو ذوقم
_: بهت گفتم ک شاید نتونی ازش حرف در بیاری
٪: دیگه نمیدونم منتظرته برو ببین چی میخواد
بعد از اینکه یونگی رفت داخل منم رفتم تو. دفترم نگاه کردم دیدم چقدر پرونده بود ک باید حلش میکردم شروع کردم. حل کردن پرونده ها ک ساعتم زنگ خورد نگاه کردم دیدم وقت جلسه هست اماده شدم برا جلسه وارد ک شدم اولین نفر ک اونجا. بود مائـل بود بسم االه این دیگه واقعا جنه چطور یهو ظاهر میشه یهو. به حرف در امدم
٪: ببینم ازکی اینجا هستید
+: پنج دقیقه پیش اینجا بودم چطور
٪: همیشه انقدر زود میاید
+: بله شما هم انگارزود میای همیشه
٪: بله بخاطر اینکه خودم همه کاره هستم پس خودم باید به همه چی مصلت باشم
+: افرین بهتون افتخار میکنم
٪: ممنونم ک انرژی دادی
+: موفق باشی
من تاحالا ی بار هم یونگی بهم افتخار نکرده و این بهم افتخار کرد و انرژی داد به من میخواستم برم ماچش کنم ولی خودمو. کنترل کردم و همه کار ها رو کرد
بعد از 1/45دقیقه
مافیای بی چهره
ویو مائـل
نشسته بودم نگاه ساعت کردم10بود که دیدم کارمندا دارن میان اینا چقدر دیر میان سر کار ک دیدم یکی ازاونا متوجه من شد و ب حرف در امد و گفت
کارمنده: یاااااااااااااا تو کییییی هستی بسم الله دوزددددددد
مائـل: خانم درست بفرماید من دوزد نیستم من مدیر عامل اینجام
کارمنده: اها شما مدیر عامل خانم فرانسـوا هستید. درسته مائـل: بله خودم هستم
کارمند: ببخشید باهاتون بد رفتاری کردم ( ی تعظیم. کوچولو بعد رفت
بعد از رفتن کارمنده رفتم نشستم تو اتاق اقای مین تا بیاید دیدم یکی امد داخل نگاه کردم دیدم اقای جئون بود امد نشست رو. مبل و ب حرف در امد
علامت کوک ٪علامت مائـل +علامت یونگی_
٪: اوو سلام خانم مائـل
+: سلام اقا جئون خوبید صبح بخیر
٪: اوو ممنون صبح شما هم بخیر
+: خواهش ممنونم
٪: چرا انقدر زود امدید شرکت ما شرکت ساعت 10باز میشع
+: اها اهم زود امدم. من فکر کردم زود باز میکنید
٪: اها خی از این به بعد بدونید ک ساعت 10بیاید
+: من ک ی هفته بیشتر اینجا نیستم و باشه مشکلی نیست
٪: حالا کی واستون درو باز کرد
+: عامم هیچکی
٪: چطور امدید داخل
+: چطور نداره دیگه امدم
٪: واااا مگه میشهههه اینطوری بیاد داخل مگه روحیت
+: ببخشید برا چی بیاد ب شما بگم چطور امدم داخل
٪: دوست دارم همه چی رو بفهمم
+: خب این نمیشه ازم حرف در بیارید
٪: نه من واقعاً ازتون حرف در نمیارم اگه همینطوری فکر کردید خیلی شرمندم
+: خب اشکال نداره میتونید بفرماید بیرون تا اقای مین بیاد
٪: اوکی من رفتم بیرون
ویو کوک
اصلا با این دختر نمیشه حرف چطور فهمید میخوام از زبونش در بیارم هوففففف امدم بیرون ک با یونگی رو به رو شدم ک ب حرف در امد
٪: با این دختر نمیشه کلا حرفید فهمید ک دارم ازش حرف در میارم زد تو ذوقم
_: بهت گفتم ک شاید نتونی ازش حرف در بیاری
٪: دیگه نمیدونم منتظرته برو ببین چی میخواد
بعد از اینکه یونگی رفت داخل منم رفتم تو. دفترم نگاه کردم دیدم چقدر پرونده بود ک باید حلش میکردم شروع کردم. حل کردن پرونده ها ک ساعتم زنگ خورد نگاه کردم دیدم وقت جلسه هست اماده شدم برا جلسه وارد ک شدم اولین نفر ک اونجا. بود مائـل بود بسم االه این دیگه واقعا جنه چطور یهو ظاهر میشه یهو. به حرف در امدم
٪: ببینم ازکی اینجا هستید
+: پنج دقیقه پیش اینجا بودم چطور
٪: همیشه انقدر زود میاید
+: بله شما هم انگارزود میای همیشه
٪: بله بخاطر اینکه خودم همه کاره هستم پس خودم باید به همه چی مصلت باشم
+: افرین بهتون افتخار میکنم
٪: ممنونم ک انرژی دادی
+: موفق باشی
من تاحالا ی بار هم یونگی بهم افتخار نکرده و این بهم افتخار کرد و انرژی داد به من میخواستم برم ماچش کنم ولی خودمو. کنترل کردم و همه کار ها رو کرد
بعد از 1/45دقیقه
۳.۱k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.