پارت 14
پارت 14
مافیای بی چهره
ویو مائـل
با صدای در زدن از خواب پریدم. یعنی کیه که انقدر داره در میزنه از جونم چی. میخواد با داد به حرف در امدم
علامت مائـل (+) علامت مادر مائـل ( ٪)
+: کیهههههههههههههه
٪: مائـل عزیزم بیا صبحونه بخور
+: بزار بیان داخل اتاقم اینجا میخورم
٪: نه خو بیا دور هم بخوریم
+: نه دست دردنکنه اینجا میخورم
٪: اوکی دختر گلم
بعد از رفتن مامانم پاشدم کارهای لازم. رو انجام دادم و یه حموم کوچیکی کردم داشتم. موهامو. خشک میزدم. که یکی. در زد که ماسکمو پوشیدم و درو باز کردم خدمتکار بود بهم سینی صبحونه رو داد و.یه تعظیم کوچولو. کرد و رفت منم تا رفت درو. بستم وقفـل کردم و ماسکمو در اوردم شروع کردم به خوردن بعد از خوردن صبحونه سینی رو منار زدم. موهامو. کاملا خشک کردم و بستم و یه لباس ورزشی پوشیدم و یه ماسک زدم و در امدم بیرون از اتاق سینی رو اول دادم به خدمتکار و تشکر کردم بعد رفتم پایین دیدم که مامانم و کـیم جونگ هو همراه با یه پسری نشسته بودن تا منو دید به حرف در امدن
علامت پدر ناتنیـن مائـل ($) علامت تهیونگ ( بردار ناتنیـن مائـل) (☆)
٪: عزیزم صبح بخیر بلخره امدی پایین کجا میخوای بری
+: صبح تو هم بخیر بله ورزش کنم
$: صبح بخیر دختر خوشگلم
+: صبح شما هم بخیر
☆: سلام صبح بخیر ( علکی بزور در امد از دهنش)
+: صبح تو هم بخیر ( با غرور) مامانم من میرم
٪: برو عزیزم خوش باشی
+: ممنون بای
داشتم پیاده روی میکردم بعد یهو سرعتم رو بیشتر کردم بعد یه نصف راه تو پارک مستقیم خوردم به یکی و افتادم روش دقیقا اگه ماسک نبود لبامون به هم میخورد
ویو یونگی
امروز از خواب بیدار شدم رفتم کارهای لازم رو انجام دادم و یه صبحونه خوردم و ظرف ها رو. دادم به خدمتکار ه لباس ورزشی پوشیدم و یه ماسک زدم در امدم بیرون داشتم راه میرفتم که یکی با شتاب امد از سمتم رد بشه خورد بهم افتاد روم و اگه ماسکـا مون نبود البـامون بهم میخورد ولی خداروشکرکه ماسک بود از روم پاشد و یه نگاه بهش کردم خیلی شبیه مائـل بود وای خدا ایشون همون مائـل بود به حرف در امدم و گفتم
_: اووووسلام خانم مائـل صبح بخیر چه تصادفی دوباره همو دیدم ببینم چیزتون شد
+: اوو سلام اقای مین صبح شما هم بخیر. اهم دوباره همو دیدم ازه خوبم چیزیم نیست
_: اها خوبه بفرماید بهتون یه اب بدم شاید تشنه باشید
+:نه تشنه نیستم اب بزارید برا خودتون خدانگهدار فعلا من میرم
_: حالا تازه همو دیدم براتون بطری اب بخرم نهارم باهم میخوریم
+: اها نه نه من اب نمیخورم نمیشه ماسکمو در بیارم اینجا و نهاز بعدا بهش فکر میکنیم الان بایدبرم بای بای ( رفت
واع چی شد الان نهارمو رد کرد چه بد........
مافیای بی چهره
ویو مائـل
با صدای در زدن از خواب پریدم. یعنی کیه که انقدر داره در میزنه از جونم چی. میخواد با داد به حرف در امدم
علامت مائـل (+) علامت مادر مائـل ( ٪)
+: کیهههههههههههههه
٪: مائـل عزیزم بیا صبحونه بخور
+: بزار بیان داخل اتاقم اینجا میخورم
٪: نه خو بیا دور هم بخوریم
+: نه دست دردنکنه اینجا میخورم
٪: اوکی دختر گلم
بعد از رفتن مامانم پاشدم کارهای لازم. رو انجام دادم و یه حموم کوچیکی کردم داشتم. موهامو. خشک میزدم. که یکی. در زد که ماسکمو پوشیدم و درو باز کردم خدمتکار بود بهم سینی صبحونه رو داد و.یه تعظیم کوچولو. کرد و رفت منم تا رفت درو. بستم وقفـل کردم و ماسکمو در اوردم شروع کردم به خوردن بعد از خوردن صبحونه سینی رو منار زدم. موهامو. کاملا خشک کردم و بستم و یه لباس ورزشی پوشیدم و یه ماسک زدم و در امدم بیرون از اتاق سینی رو اول دادم به خدمتکار و تشکر کردم بعد رفتم پایین دیدم که مامانم و کـیم جونگ هو همراه با یه پسری نشسته بودن تا منو دید به حرف در امدن
علامت پدر ناتنیـن مائـل ($) علامت تهیونگ ( بردار ناتنیـن مائـل) (☆)
٪: عزیزم صبح بخیر بلخره امدی پایین کجا میخوای بری
+: صبح تو هم بخیر بله ورزش کنم
$: صبح بخیر دختر خوشگلم
+: صبح شما هم بخیر
☆: سلام صبح بخیر ( علکی بزور در امد از دهنش)
+: صبح تو هم بخیر ( با غرور) مامانم من میرم
٪: برو عزیزم خوش باشی
+: ممنون بای
داشتم پیاده روی میکردم بعد یهو سرعتم رو بیشتر کردم بعد یه نصف راه تو پارک مستقیم خوردم به یکی و افتادم روش دقیقا اگه ماسک نبود لبامون به هم میخورد
ویو یونگی
امروز از خواب بیدار شدم رفتم کارهای لازم رو انجام دادم و یه صبحونه خوردم و ظرف ها رو. دادم به خدمتکار ه لباس ورزشی پوشیدم و یه ماسک زدم در امدم بیرون داشتم راه میرفتم که یکی با شتاب امد از سمتم رد بشه خورد بهم افتاد روم و اگه ماسکـا مون نبود البـامون بهم میخورد ولی خداروشکرکه ماسک بود از روم پاشد و یه نگاه بهش کردم خیلی شبیه مائـل بود وای خدا ایشون همون مائـل بود به حرف در امدم و گفتم
_: اووووسلام خانم مائـل صبح بخیر چه تصادفی دوباره همو دیدم ببینم چیزتون شد
+: اوو سلام اقای مین صبح شما هم بخیر. اهم دوباره همو دیدم ازه خوبم چیزیم نیست
_: اها خوبه بفرماید بهتون یه اب بدم شاید تشنه باشید
+:نه تشنه نیستم اب بزارید برا خودتون خدانگهدار فعلا من میرم
_: حالا تازه همو دیدم براتون بطری اب بخرم نهارم باهم میخوریم
+: اها نه نه من اب نمیخورم نمیشه ماسکمو در بیارم اینجا و نهاز بعدا بهش فکر میکنیم الان بایدبرم بای بای ( رفت
واع چی شد الان نهارمو رد کرد چه بد........
۲.۷k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.