با من بگو
part~7
رزی: م من میرمم
بقیه رفتن و ات از دسشویی اومد بیرون
ات: با اون آشغالو پیدا کنم(منظورش کوکه)
ات به کوک زنگ میزنه
ات: الو
کوک: بله بیب دلت برام تنگ شده بود
ات: گمشو گمشو چندش اه
کوک: خب کارت؟
ات: یه جوری رفتار میکنی انگار هیچی نشدهه
کوک: چون چیزی نشده:/
ات: بابااااااااااااا جریان دیشب
کوک: آها اون خب که چی
ات: الان کل مدرسه با من لجن چون اری خانم همه چی رو به همه عالم گفته
کوک: که چی
ات: اینجوری نمیشه ساعت ۶ بیا این آدرس که میفرستم
کوک: اوکی
ساعت ۶ شد و ات منتظر کوک بود که اومد
ات: کوک اینجا
کوک: سلام
ات: علیک
کوک: خب چی میخواستی بگی
ات: تــ
گارسـون: چیزی میل دارید؟
کوک: من یه اسپرسو میخوام تو چی ات
ات: منم همون اسپرسو
گارسون: چشم
کوک: خب..
ات: تــ
گارسون: چیز دیگه ای میل ندارید
ات: نه ممنوننن
گارسون: باشه
کوک: خبببب
ات: تــ
گارسون: سفارشتون امادس
ات: ممنون(کمی عصبی)
کوک: ممنون
کوک: بگو سریععع
ات: تــ
گارسون: دوست دارید به انجمــن ما
ات: نه نه ممنون بفرماییدددد(عصبی و داد)
گارسون: چشم
کوک: خبببببب
ات: تو باید بری به همه بگی که....
رزی: م من میرمم
بقیه رفتن و ات از دسشویی اومد بیرون
ات: با اون آشغالو پیدا کنم(منظورش کوکه)
ات به کوک زنگ میزنه
ات: الو
کوک: بله بیب دلت برام تنگ شده بود
ات: گمشو گمشو چندش اه
کوک: خب کارت؟
ات: یه جوری رفتار میکنی انگار هیچی نشدهه
کوک: چون چیزی نشده:/
ات: بابااااااااااااا جریان دیشب
کوک: آها اون خب که چی
ات: الان کل مدرسه با من لجن چون اری خانم همه چی رو به همه عالم گفته
کوک: که چی
ات: اینجوری نمیشه ساعت ۶ بیا این آدرس که میفرستم
کوک: اوکی
ساعت ۶ شد و ات منتظر کوک بود که اومد
ات: کوک اینجا
کوک: سلام
ات: علیک
کوک: خب چی میخواستی بگی
ات: تــ
گارسـون: چیزی میل دارید؟
کوک: من یه اسپرسو میخوام تو چی ات
ات: منم همون اسپرسو
گارسون: چشم
کوک: خب..
ات: تــ
گارسون: چیز دیگه ای میل ندارید
ات: نه ممنوننن
گارسون: باشه
کوک: خبببب
ات: تــ
گارسون: سفارشتون امادس
ات: ممنون(کمی عصبی)
کوک: ممنون
کوک: بگو سریععع
ات: تــ
گارسون: دوست دارید به انجمــن ما
ات: نه نه ممنون بفرماییدددد(عصبی و داد)
گارسون: چشم
کوک: خبببببب
ات: تو باید بری به همه بگی که....
۳.۰k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.