کابوس هر شب پارت ۴۲
بقیه تایید کردن با دوتا ماشین رفتن دنبال آمبولانس نارا رو بردن اتاق عمل با زخم هایی که نارا داشت و پریودیش باید دعا میکردن که زنده بمونه
بعد از ۳:۳۰ساعت دکتر اومد بیرون
جونگ کوک:دکتر حالش چطوره؟
دکتر:حالا که زنده مونده واقعا جای شکر داره ولی یه مسئله ای هست که نمیدونم بهتون بگم یانه
جیمین:لطفا اگه چیزی میدونین بهمون بگیم اون خانواده ای جز ما نداره
دکتر:ایشون پریود بودن و با ضربه ای که به شکمشون خورده دیگه نمیتونن باردار بشن الان هم به بخش میبریمشون تا2یا3ساعت دیگه بهوش میان باید حدود یه هفته اینجا بستری بشن
نامجون:ممنون
بعد از رفتن دکتر پسرا رفتن بخش خوب شد که ماسک و کلاه داشتن وگرنه بجای سر زدن به نارا باید عکس و امضا میدادن
وارد اتاق نارا شدن دختر بیچاره هنوز بیهوش بود و پرستار داشت سرمش رو تنظیم میکرد
پرستار:لطفا خیلی مراقب باشید ضربه بدی بهش وارد شده
بعد از ۳:۳۰ساعت دکتر اومد بیرون
جونگ کوک:دکتر حالش چطوره؟
دکتر:حالا که زنده مونده واقعا جای شکر داره ولی یه مسئله ای هست که نمیدونم بهتون بگم یانه
جیمین:لطفا اگه چیزی میدونین بهمون بگیم اون خانواده ای جز ما نداره
دکتر:ایشون پریود بودن و با ضربه ای که به شکمشون خورده دیگه نمیتونن باردار بشن الان هم به بخش میبریمشون تا2یا3ساعت دیگه بهوش میان باید حدود یه هفته اینجا بستری بشن
نامجون:ممنون
بعد از رفتن دکتر پسرا رفتن بخش خوب شد که ماسک و کلاه داشتن وگرنه بجای سر زدن به نارا باید عکس و امضا میدادن
وارد اتاق نارا شدن دختر بیچاره هنوز بیهوش بود و پرستار داشت سرمش رو تنظیم میکرد
پرستار:لطفا خیلی مراقب باشید ضربه بدی بهش وارد شده
۱.۰k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.