بدون تو نمیتونم. پارت9
کوک: پس عشق من حسودیش شده(خنده)
ات: خفه شوو
یک ماه بعد
ویو کوک
ات هنوز ناراحته یک ماهه باهم حرفی نزدیم و فقط تو مدرسه همو دیدیم چون برگشته خونش. خیلی دلم براش تنگ شده امروز تو مدرسه باید یکاری کنم.
تو راهه مدرسه بودم که دیدم ات با یه پسرست. رفتم سمتشون.
کوک: ات
ات:.....
کوک: ات این کیه؟
ات: دوستم
کوک: بس کن
یهو اون پسره موهای اتو گرفت و کشید ات جیغ و داد میکرد(به پسره میگم پ)
پ: هه... دوس دخترتو میخای؟؟ مگه ددیه بورام نبودی
ات با شنیدن این حرف با دردی که داشت جیغی نکشید و به چشام زل زد.
کوک: اون الکی خودشو به من میچسبونه دختره ی ه.رزه
ات: را.... راست میگهه ولم کنن
با شنیدن این حرف ات که ازم دفاع کرد مشتی تو صورت اون پسره زدم. ات یهو اومد محکم بغلم کرد و گریه کرد.
کوک: اشتی کردی؟
ات: گریههههه
کوک: ات خوبی فداتشم؟
ات: ببخشیددد... ببخشیددددددد(گریههه)
کوک: اشکالی نداره دورت بگردم... سرشو بوسیدم و محکم بغلش کردم
ات: دلم برات یه زرهه شده بودددـ
کوک: اگر دلت تنگ شده بود چرا قهر بودی!؟
ات: ببخشیدددد دیگهههه
کوک: باشه(خنده) بریم کلاسـ
رفتن کلاس
پرش بعد مدرسه
کوک: خانوم خانوما میان به قصرشون ملکه باشن؟
ات: ملکه ای جای گزینم نشد؟
کوک: هرگزززز
ات: اوخودااا....
کوک:.حیحح
رفتن خونهه
شب شد....
ات یه لباس باز تنش بود...
کوک...
برای ادامه
7لایک
6 کامنت
ات: خفه شوو
یک ماه بعد
ویو کوک
ات هنوز ناراحته یک ماهه باهم حرفی نزدیم و فقط تو مدرسه همو دیدیم چون برگشته خونش. خیلی دلم براش تنگ شده امروز تو مدرسه باید یکاری کنم.
تو راهه مدرسه بودم که دیدم ات با یه پسرست. رفتم سمتشون.
کوک: ات
ات:.....
کوک: ات این کیه؟
ات: دوستم
کوک: بس کن
یهو اون پسره موهای اتو گرفت و کشید ات جیغ و داد میکرد(به پسره میگم پ)
پ: هه... دوس دخترتو میخای؟؟ مگه ددیه بورام نبودی
ات با شنیدن این حرف با دردی که داشت جیغی نکشید و به چشام زل زد.
کوک: اون الکی خودشو به من میچسبونه دختره ی ه.رزه
ات: را.... راست میگهه ولم کنن
با شنیدن این حرف ات که ازم دفاع کرد مشتی تو صورت اون پسره زدم. ات یهو اومد محکم بغلم کرد و گریه کرد.
کوک: اشتی کردی؟
ات: گریههههه
کوک: ات خوبی فداتشم؟
ات: ببخشیددد... ببخشیددددددد(گریههه)
کوک: اشکالی نداره دورت بگردم... سرشو بوسیدم و محکم بغلش کردم
ات: دلم برات یه زرهه شده بودددـ
کوک: اگر دلت تنگ شده بود چرا قهر بودی!؟
ات: ببخشیدددد دیگهههه
کوک: باشه(خنده) بریم کلاسـ
رفتن کلاس
پرش بعد مدرسه
کوک: خانوم خانوما میان به قصرشون ملکه باشن؟
ات: ملکه ای جای گزینم نشد؟
کوک: هرگزززز
ات: اوخودااا....
کوک:.حیحح
رفتن خونهه
شب شد....
ات یه لباس باز تنش بود...
کوک...
برای ادامه
7لایک
6 کامنت
۳.۶k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.