Part 29
Part 29
(ویو ات)
با کلی خجالت لباس هامو کندم ولی لباس زیر هامو گذاشتم بمونه که دیدم کوک کامل لخت شده
ات: 😳😳
کوک: بیبی پس چرا این ها رو نمیکنیییی
ات :ن..نه خجالت میکشم
کوک؛ هوفف باشه هر جور راحتی
(ویو ات)
کوک بغلم کرد با خودش رفتیم تو وان من روی پاهاش نشسته بودم و کامل دیکشو زیرم حس میکردم خیلی بزرگ بود که کوک بهم گفت
کوک: میتونم موهاتو بشورم
ات: اوهوم
(ویو کوک)
موهای ات رو گرفتم تو دستام بهشون شامپو زدم و ماساژش دادم و بعد سرشو شستم که یهو گفت
ات: ع..عه پس لباس زیرم کو همین الان تنم بود
کوک: 🤭🤭😈😈
ات: پس تو درش اوردی
کوک: بله خیلی هم خوب کردم چون بدنت خیلی هم خوشگل و خوبه
ات :(سرخ شده )
کوک : میگم تو زنه منی یا گوجه
ات :(بیشتر سرخ میشه )
ات: نکن خجالت میکشم
کوک: ات میشه
ات :چی
کوک: این( سینه هاشو فشار میده )
ات: عاحح دردم اومد
کوک: چقدر نرمهههه
ات :مرض دیگه نمیزارم دست بزنی به اموالم
کوک: جانن اموالت اموال دزد اینا همشون اموال منم هم خودت مال منی هم همچیت
ات: 😳😳
ات: از کی تاحالا مال تو شده
کوک: از همون اول که دیدمت می دونستم همچیت مال خودمههه
ات :هعییی دیگه بدنمونم مال خودمون نیست
کوک: بله دیگه چون من ددیتونم
ات :(خجالت میکشه )
کوک: گوجه
ات :گوجه عمته
کوک: عمه ندارم 🤣🤣
ات :خالته
کوک: شاید باورت نشه ولی خاله هم ندارم 🤣🤣
ات :اینم از شانس مایه
کوک: بله دیگه میگم ات من گشنمه
ات :اگه منو نمیترسوندیم و الان تو این وضعیت نبودیم داشتیم پاستا میخوردیم
کوک :خب بعد از اینکه از حموم بیرون اومدی درست میکنی
ات: اوهوم
ات:( به بدن کوک زل میزنه )
کوک :دوست داری
ات: اره خوبه
کوک: میخوای دست بزنی
ات :نه نه زشته
کوک: ما الان دوتاییمون لختیم تو بغل هم بعد الان این زشت نیست
ات :چرا ولی
کوک: ولی چی ؟؟
ات :خودت میدونی من خجالتیم
ادامه دارد
(ویو ات)
با کلی خجالت لباس هامو کندم ولی لباس زیر هامو گذاشتم بمونه که دیدم کوک کامل لخت شده
ات: 😳😳
کوک: بیبی پس چرا این ها رو نمیکنیییی
ات :ن..نه خجالت میکشم
کوک؛ هوفف باشه هر جور راحتی
(ویو ات)
کوک بغلم کرد با خودش رفتیم تو وان من روی پاهاش نشسته بودم و کامل دیکشو زیرم حس میکردم خیلی بزرگ بود که کوک بهم گفت
کوک: میتونم موهاتو بشورم
ات: اوهوم
(ویو کوک)
موهای ات رو گرفتم تو دستام بهشون شامپو زدم و ماساژش دادم و بعد سرشو شستم که یهو گفت
ات: ع..عه پس لباس زیرم کو همین الان تنم بود
کوک: 🤭🤭😈😈
ات: پس تو درش اوردی
کوک: بله خیلی هم خوب کردم چون بدنت خیلی هم خوشگل و خوبه
ات :(سرخ شده )
کوک : میگم تو زنه منی یا گوجه
ات :(بیشتر سرخ میشه )
ات: نکن خجالت میکشم
کوک: ات میشه
ات :چی
کوک: این( سینه هاشو فشار میده )
ات: عاحح دردم اومد
کوک: چقدر نرمهههه
ات :مرض دیگه نمیزارم دست بزنی به اموالم
کوک: جانن اموالت اموال دزد اینا همشون اموال منم هم خودت مال منی هم همچیت
ات: 😳😳
ات: از کی تاحالا مال تو شده
کوک: از همون اول که دیدمت می دونستم همچیت مال خودمههه
ات :هعییی دیگه بدنمونم مال خودمون نیست
کوک: بله دیگه چون من ددیتونم
ات :(خجالت میکشه )
کوک: گوجه
ات :گوجه عمته
کوک: عمه ندارم 🤣🤣
ات :خالته
کوک: شاید باورت نشه ولی خاله هم ندارم 🤣🤣
ات :اینم از شانس مایه
کوک: بله دیگه میگم ات من گشنمه
ات :اگه منو نمیترسوندیم و الان تو این وضعیت نبودیم داشتیم پاستا میخوردیم
کوک :خب بعد از اینکه از حموم بیرون اومدی درست میکنی
ات: اوهوم
ات:( به بدن کوک زل میزنه )
کوک :دوست داری
ات: اره خوبه
کوک: میخوای دست بزنی
ات :نه نه زشته
کوک: ما الان دوتاییمون لختیم تو بغل هم بعد الان این زشت نیست
ات :چرا ولی
کوک: ولی چی ؟؟
ات :خودت میدونی من خجالتیم
ادامه دارد
۷.۱k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.