*لباسسسس*
*لباسسسس*
بچهااا کوک اینجا چخبره؟
تهیونگ:اواااا ات خانوم
نام:سلاممم عشقم
ات ویو
میخاست بغلم کنه که
ویو کوک
ازپشت کمرشو کشیدم به سمت خودم و بغلش کردم
ات:ولم کن!!!
کوک تو گوشت گفت این چه طرز حرف زدن با...ددیته؟؟؟
ات:چییییی نههههه ولم کن
ویو کوک
سرشو گذاشت رو شونه ات
ات:یااااااا چیکار میکنی ببین تو الان حالت خوب نیست برو
کوک از دهنش در رفت داری پیشنهاد بزرگ ترین مافیای جهان رو رد میکنی؟؟؟؟!!!!
ات:م..مافیا؟؟؟
کوک:ایششششش لعنتی از دهنم دررفت
کوک:ات میشه باهام ب دنسی؟
ات:باشه
*مهمونی تموم شد رسیدین خونه*
ویو ات
داخل اتاقم بودم که دیدم کوک اومد
ات: ؟
کوک ویو
رفتم بغلش کردم کل صورت و گردنشو بوسیدم
کوک:بهت قول میدم دردت نیاد باشه؟
ات:یااااااا نهههههه من نمیخواممم
کوک :به هرحال که مامانت و بابات تورو به من میدادن
و کوک یهو......
بچهااا کوک اینجا چخبره؟
تهیونگ:اواااا ات خانوم
نام:سلاممم عشقم
ات ویو
میخاست بغلم کنه که
ویو کوک
ازپشت کمرشو کشیدم به سمت خودم و بغلش کردم
ات:ولم کن!!!
کوک تو گوشت گفت این چه طرز حرف زدن با...ددیته؟؟؟
ات:چییییی نههههه ولم کن
ویو کوک
سرشو گذاشت رو شونه ات
ات:یااااااا چیکار میکنی ببین تو الان حالت خوب نیست برو
کوک از دهنش در رفت داری پیشنهاد بزرگ ترین مافیای جهان رو رد میکنی؟؟؟؟!!!!
ات:م..مافیا؟؟؟
کوک:ایششششش لعنتی از دهنم دررفت
کوک:ات میشه باهام ب دنسی؟
ات:باشه
*مهمونی تموم شد رسیدین خونه*
ویو ات
داخل اتاقم بودم که دیدم کوک اومد
ات: ؟
کوک ویو
رفتم بغلش کردم کل صورت و گردنشو بوسیدم
کوک:بهت قول میدم دردت نیاد باشه؟
ات:یااااااا نهههههه من نمیخواممم
کوک :به هرحال که مامانت و بابات تورو به من میدادن
و کوک یهو......
۲.۸k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳