رمان رویای من

رمان رویای من

فصل دوم

پارت ۳۵

دیانا، رفتیم تو تالار رفتیم تو اتاق عقد فقط منو ارسلان بودیم و مامان و بابا و سه تا زن که داشتن رو سرمون قند میسابیدن

ارسلان، نشستیم تو جایگاه عاقد اومد خطبه عقد و خوند

عاقد،دوشیزه محترمه مکرمه سرکار خانم دیانا رحیمی آیا بنده وکیلم شما را به عقد زوجیت دائم و همیشگی عقد موقت، آقای ارسلان کاشی به صِداق و مهریهٔ مثلا یک جلد کلام الله مجید ، یک آینه و شمعدان، یک شاخه نبات و مهریه ۹۰۰ سکه تمام بهار آزادی رایج در جمهوری اسلامی ایران) با این شرط که مهریه به ذِمهٔ زوج مُکَرّم دِین ثابت است و عِندَالمُطالِبِه به سرکار عالی تسلیم خواهند داشت. و شروطی که مورد توافق طرفین بوده در اورم
آیا بنده وکیلم؟

خانمه،عروس رفته گل بچینه

عاقد، آیا بنده وکیلم

خانمه،عروس خانم زیر لفضی میخواد

دیانا، بعد اینکه از یه سرویس کامل داد عاقد گفت

عاقد،برای بار سوم میپرسم ایا وکیم

دیانا با اجازه مادرم و بزگ تران مجلس بله

۳۹۰ تاییشدنمون مبارک باشه 🥳
۴ تا پارت هدیه🌹😘
ممنون ازتون خوشگلا💝
انشالله بریم برای ۴۰۰ تاییشدنمون 🌹
عکس گل دیانا رو گذاشتم 🥰