پارت 27. 4معشوقه
پارت 27. 4معشوقه
ویو نویسنده: خوب تهیونگ به جای پدر ا.ت دست ا.تو می گیره و همراه باهم به سالن عروسی می روند و ا.ت روبه روی جیهوب قرار می گیرد
عاقد: عروس خانم ا.ت ایا بنده وکیلم شما را به عقد اقای جیهوب در اورم
میا عروس رفته گل بچینه
عاقدبرای بار دوم می پرسم عروس خانم ایا بنده وکیلم شما را به عقد اقای جیهوب در اورم
هانا عروس رفته گلاب بیاره
عاقد برای بار سوم می پرسم عروس خانم ایا بنده وکیلم
ا.ت. بله
نویسنده: همه بلند شدن و دست زدن و دوباره نشستن
عاقد اقای جیهوب ایا بنده وکیلم شما را به عقد خانم ا.ت در اورم
جیهوب بله
نویسنده: همه بلند شدن و دست زدن و ا.ت و جیهوب همو بوس کردن
تهیونگ که به جای پدر ا.ت بود اشکش درامد چون عشق قدیمیش داشت با کسه دیگه ای ازدواج میکرد
جیا. تهیونگم چرا گریه میکنی هان
ته احساساتی شدم خودمو به جای پدر ا.ت گذاشتم و گریم گرفت
جیا خوب حالا ناراحت نشو
ته باش عشقم
کوک ته چرا گریه می کنی
جیا تهیونگ احساساتی شده
کوک اهان
ویو ا.ت: دیدم تهیونگ داره گریه می کنه سریع رفتم پیشش
ا.ت تهیونگ چی شده چرا گریه میکنی
ته هیچی ا.ت فقط احساساتی شدم (چرا دروغ میگی تهیونگ خوب راستشو بگو
ته: ادمین تو خفه شو دیگه تو داری مثلا می نویسیا
ادمین ببخشید جناب کیم تهیونگ خوب دروغ نگو
ته نمی خواد تو به من دستور بدی
ادمین باشه خیلی خوب)
ویو نویسنده: خوب تهیونگ به جای پدر ا.ت دست ا.تو می گیره و همراه باهم به سالن عروسی می روند و ا.ت روبه روی جیهوب قرار می گیرد
عاقد: عروس خانم ا.ت ایا بنده وکیلم شما را به عقد اقای جیهوب در اورم
میا عروس رفته گل بچینه
عاقدبرای بار دوم می پرسم عروس خانم ایا بنده وکیلم شما را به عقد اقای جیهوب در اورم
هانا عروس رفته گلاب بیاره
عاقد برای بار سوم می پرسم عروس خانم ایا بنده وکیلم
ا.ت. بله
نویسنده: همه بلند شدن و دست زدن و دوباره نشستن
عاقد اقای جیهوب ایا بنده وکیلم شما را به عقد خانم ا.ت در اورم
جیهوب بله
نویسنده: همه بلند شدن و دست زدن و ا.ت و جیهوب همو بوس کردن
تهیونگ که به جای پدر ا.ت بود اشکش درامد چون عشق قدیمیش داشت با کسه دیگه ای ازدواج میکرد
جیا. تهیونگم چرا گریه میکنی هان
ته احساساتی شدم خودمو به جای پدر ا.ت گذاشتم و گریم گرفت
جیا خوب حالا ناراحت نشو
ته باش عشقم
کوک ته چرا گریه می کنی
جیا تهیونگ احساساتی شده
کوک اهان
ویو ا.ت: دیدم تهیونگ داره گریه می کنه سریع رفتم پیشش
ا.ت تهیونگ چی شده چرا گریه میکنی
ته هیچی ا.ت فقط احساساتی شدم (چرا دروغ میگی تهیونگ خوب راستشو بگو
ته: ادمین تو خفه شو دیگه تو داری مثلا می نویسیا
ادمین ببخشید جناب کیم تهیونگ خوب دروغ نگو
ته نمی خواد تو به من دستور بدی
ادمین باشه خیلی خوب)
۳.۴k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.