جهنم من با او فصل
جهنم من با او🍷 فصل ۲
# پارت ۴۶
ویو نویسنده : آره ا.ت به آرزوش رسید ولی خبر نداشت تاوان این آرزو به چه قیمتی قراره تموم بشه شاید به تموم شدن احساس ا.ت یا نابودی کوک یا دور و بریاشون ... فقط میشه گفت داستان این دو داستان جنون تا ابده ! ....
ویو ا.ت : دست تو دست هم دیگه داشتیم از پله ها پایین میرفتیم همین که متوجه ما شدن همهی نگاه ها روی ما افتاد کل چراغ ها خاموش شد جز چراغ متحرک بالا سرمون که با هر پایین اومدنمون همراهیمون میکرد به آخر پله ها رسیدیم رفیتم و رو صندلی های مخصوص زوج نشستیم که خطبه خدنده شد
نویسنده : یادم نمیاد چی میگن ولی خب یه چیزی مینویسم
عاقد : دوشیزه ی مکرمه بالقه خانم ا.ت آیا بنده وکیلم شما را با مهریه گفته شده یعنی ۱۰۰ شاخه گل رز طبیعی یک ماشین مدرن یک ویلا و یک خانه با ۲۰۰۰ سکه ( نویسنده : به اطلاع میرسونم رمانه وگرنه این مهریه و این جذاب رو حتی تو خواب هم نمیشه دید 🤣 ) به عقد دائمی آقای جئون جونگکوک دربیاورم ؟ آیا بنده وکیلم ؟
یکی : عروس رفته گل بچینه
عاقد : برای بار دوم عرض میکنم دوشیزهی مکرمه بالقه آیا بنده وکیلم شما را با مهریه بیان شده به عقد دائمی آقای جئون جونگکوک در بیاورم ؟ آیا بنده وکیلم ؟
یکی : عروس رفته گلاب بیاره
عاقد : برای بار سوم عرض میکنم دوشیزهی مکرمه بالقه آیا بنده وکیلم شما را با مهریه گفته شده به عقد دائمی آقای جئون در بیاورم ؟ آیا بنده وکیلم ؟
ا.ت : با اجازه پدرم و برادرم و بزرگ تر های جمع بلههههههههههههههههههه ( اینجاشو بلند گفففف )
عاقد : دوشیزه خانم آیا تضمین به این مکنید که با آقای جئون زندگی خوبی داشته باشین و تا ابد پیش ایشون بمانید ؟
ا.ت : معلومه بلهههه
کوک : ( دم گوش ا.ت ) عاشق پایه بودناتم
ا.ت : منم ( لبخند )
عاقد : خب آقای جئون آیا بنده وکیلم شمارا به عقد دائمی عروس خانم در بیاورم و شما تضمین میکنید تا ابد کنار این بانوی زیبا بمانید ؟
کوک : بی برو برگرد بلههههههه
عاقد : مبارکتون باشه
ویو کوک : همین که اینو گفت صدای دست و هورا و جیغ جمع بلند شد و با اشتیاق به ما نگاه میکردن خبر نگار ها ازمون فیلم میگرفتن که آره تو اخبار پخش کنن نا سلامتی آدم معروفی بودم ... منو ا.ت با ذوق داشتیم به هم نگاه میکردیم که یه دفعه ...
ادامه دارد ...
لایک ؟ کامنت ؟🎀
تورو به جدتون قسم لایک کنین
# پارت ۴۶
ویو نویسنده : آره ا.ت به آرزوش رسید ولی خبر نداشت تاوان این آرزو به چه قیمتی قراره تموم بشه شاید به تموم شدن احساس ا.ت یا نابودی کوک یا دور و بریاشون ... فقط میشه گفت داستان این دو داستان جنون تا ابده ! ....
ویو ا.ت : دست تو دست هم دیگه داشتیم از پله ها پایین میرفتیم همین که متوجه ما شدن همهی نگاه ها روی ما افتاد کل چراغ ها خاموش شد جز چراغ متحرک بالا سرمون که با هر پایین اومدنمون همراهیمون میکرد به آخر پله ها رسیدیم رفیتم و رو صندلی های مخصوص زوج نشستیم که خطبه خدنده شد
نویسنده : یادم نمیاد چی میگن ولی خب یه چیزی مینویسم
عاقد : دوشیزه ی مکرمه بالقه خانم ا.ت آیا بنده وکیلم شما را با مهریه گفته شده یعنی ۱۰۰ شاخه گل رز طبیعی یک ماشین مدرن یک ویلا و یک خانه با ۲۰۰۰ سکه ( نویسنده : به اطلاع میرسونم رمانه وگرنه این مهریه و این جذاب رو حتی تو خواب هم نمیشه دید 🤣 ) به عقد دائمی آقای جئون جونگکوک دربیاورم ؟ آیا بنده وکیلم ؟
یکی : عروس رفته گل بچینه
عاقد : برای بار دوم عرض میکنم دوشیزهی مکرمه بالقه آیا بنده وکیلم شما را با مهریه بیان شده به عقد دائمی آقای جئون جونگکوک در بیاورم ؟ آیا بنده وکیلم ؟
یکی : عروس رفته گلاب بیاره
عاقد : برای بار سوم عرض میکنم دوشیزهی مکرمه بالقه آیا بنده وکیلم شما را با مهریه گفته شده به عقد دائمی آقای جئون در بیاورم ؟ آیا بنده وکیلم ؟
ا.ت : با اجازه پدرم و برادرم و بزرگ تر های جمع بلههههههههههههههههههه ( اینجاشو بلند گفففف )
عاقد : دوشیزه خانم آیا تضمین به این مکنید که با آقای جئون زندگی خوبی داشته باشین و تا ابد پیش ایشون بمانید ؟
ا.ت : معلومه بلهههه
کوک : ( دم گوش ا.ت ) عاشق پایه بودناتم
ا.ت : منم ( لبخند )
عاقد : خب آقای جئون آیا بنده وکیلم شمارا به عقد دائمی عروس خانم در بیاورم و شما تضمین میکنید تا ابد کنار این بانوی زیبا بمانید ؟
کوک : بی برو برگرد بلههههههه
عاقد : مبارکتون باشه
ویو کوک : همین که اینو گفت صدای دست و هورا و جیغ جمع بلند شد و با اشتیاق به ما نگاه میکردن خبر نگار ها ازمون فیلم میگرفتن که آره تو اخبار پخش کنن نا سلامتی آدم معروفی بودم ... منو ا.ت با ذوق داشتیم به هم نگاه میکردیم که یه دفعه ...
ادامه دارد ...
لایک ؟ کامنت ؟🎀
تورو به جدتون قسم لایک کنین
- ۵.۶k
- ۲۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط