یه بار بابام میخواست منو تو خونه تنها بذاره،گفت از هیچی ن
یه بار بابام میخواست منو تو خونه تنها بذاره،گفت از هیچی نترس،از تنهایی،تاریکی،جن،روح،پیرزن موقرمزی که تو کمده...نترسیا!آفرین.
بعدم رفت.
بعدم رفت.
۱.۸k
۲۰ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.