عشق همراه با خشونت p4

عشق همراه با خشونت p4

از زبان ا/ت
سوئیچ
ماشینو گرفتم میخواستم برم بیرون که یهو
زنگ خورد ( زنگ عمارت)
هنگ کردم او.. اون بکهیون بود ( برادرش)
خیلی بزرگ و خوشگل تر شده بود ( اسلاید
2 برادرش آره دونگ ووک هست و استایل)
( علامت برادرش»)
+اوپا ( پرید بغلش)
» واییی ا/ت خیلی بزرگ و خوشگل تر شده
+ نه پس میخواستی همون بچه 16 ساله بمونم
» کجا داری میری؟
+بیرون میای
» وایستا ببینم تو هنوز مافیایی
+واا بابا اون باند و به من سپرد باید سربلند کنمش
» باش بابا دختر نمونه 😒
+.. پوزخند...
+ خب میای
» اره
+اومم اینجوری
» مگه چشه
+ یه ماسک بزن که نشناسنت
» اوکی
رفتیم بیرون من یکم خرید کردم برای
بکهیون هم چند دست لباس خریدم از این به بعد
اون خونه منه باید براش تو باند کار جور کنم
+اوپا استعدادی داری که تو باند به کارمون بیاد
» هک کردن و بلدم
+ کامل؟
» آره اما من دوست ندارم تو باند باشم
+اععع بسه دیگه همش کیوت بازی و دختر بازی بسه
دیگه باید عاقل شی بچه
» محض اطلاعت من بزرگترم
+ باش بابا تو خوبی
» میدونم
نزدیکای ظهر بود گشنم شد
+اوپا بریم یجا غذا بخوریم
» باشه
رفتیم یه رستوران نزدیک گارسون اومد (زن بود
علامتش $)
$چی میل دارین
دیدم بکهیون محوش شده بود با پا زدم بهشم
» ها ها چی آها من کیمچی
+همین؟
» اوهم
+خب منم رامیون
گارسون رفت
» هنوزم دوسش داری
+ چیو میگی
» احمق رامیون
+ آها آره خیلی خیلی..... تو چی
» من همینجوری سفارش دادم
+ اوسکل گارسون میگم
» میشه ک*شعر نگی
+آخه یجور محوش شدی خودشم خجالت کشی
» خفه شو
+شنا بلدم
» اووو پروو شدی
+بودم نشون نمی‌دادم
گارسون ع غذا هارو آورد و خوردیم
نزدیک غروب بود تو کوچه ها قدم میزدیم
باد گرمم میوزید
یکم ترسیدم کوچه تاریک و خلوت بود منم نه بادیگارد
و نه اسلحه داشتم اما خب بکهیون بود
تو فکر بودم که یهو یکی جلو دهنم و گرفت و
چشام سیاهی رفت........

..... ادامه دارد......
بنظرتون سر ا/ت چی اومد؟ ⛓️⛓️🖤🖤