سیاه وسفید 📎🤍

سیاه وسفید 📎🤍

پارت④
کوک: بهتره که با پای خودتون بیاین داخل
ا/ت: اونوقت چرا باید بیایم
بورام: اصلا توکی هستی
کوک: چقدر سوال میپرسین ممکنه این همه سوال پرسیدن به ضرر تون تموم میشه
ا/ت: ت
کوک نزاشت ا/ت حرفشو بزنه و سریع اصلحشو از پشت کمرش در اورد و به یکی از خدمتکارا شلیک کردو گفت
کوک: اگه زیاد حرف بزنی عاقبتتون این میشه
بورام: ا/ت این اصلحه داره بهتره که به حرفش گوش بدیم
ا/ت: عمرا
بورام: تورو جون من ا/ت
کوک: بهتره به حرف دوستت گوش کنی
بورام: ا/ت بیااااااا بریممممممم داخللللل(باداد و بغض)
ا/ت: باشه تو فقط بغض نکن
🚫بورام یع بیماری داره که نباید گریه کنه اگه گریه کنه احتمال داره بمیره🚫
کوک: نمیخواین بیاین داخل
ا/ت: باشه
ا/ت و بورام باهم حرکت کردن و دوتا بادیگارد پشت سرشون بود
ا/ت:
داشتیم راه میرفتیم که یه زن مسن دیدم که امد پلو اون پسره باهاش حرف زد و پسره هم با اون زنه امد سمت ما
کوک: این اجوما و اجوما قوانین اینجارو بهتون میگه
همین حرفو زدو رفت
آجوما: سلام 🙂
بورام/ا/ت: سلام🙂
بورام: ببخشید خانم ولی ما برای چی امدیم اینجا
اجوما: شماها خدمتکار شخصی دوتا ارباب ا هستین
ا/ت: یعنی چی
اجوما: یعنی باید هرچی میخوان رو انجام بدین
اینقدرم حرف نزنین کع باید قوانین رو بگم بهتون
قوانین:
(1)فرار نمیکنید چون به ضررتون تموم میشه
(2)باید به جونکوک و تهیونگ بگین ارباب
(3)دعوا با خدمتکارای دیگه ممنوع
(4)به جرف ارباباتون گوش کنید
ا/ت: اسم کدوم جونکوکه و اسم کدوم تهیونگه
بورام: اصلا چرا نباید دعوا کنیم
ا/ت: کدوم ارباب منه و کدوم مال این
اجوما: بسه اینهمه سوال صبر کنید خب اونیکه شمارو اورد اسمش جونکوک ه چونکه تنبیه میشید
ارباب تو جونکوکه وارباب توهم تهیونگ