طاها بینا:

طاها بینا:
🔵 🔴 آرام ترین احمدی نژاد تاریخ

✳ ️ سخنی با احمدی نژادی ها✳ ️

دوشنبه پانزدهم شهریور چند روز پس از دیدار دکتر و حضرت آقا فرصتی پیش آمد به اتفاق یکی از دوستان دیدار کوتاه و مختصری با دکتر احمدی نژاد داشته باشم.
دکتر را همیشه پر انرژی و بشاش دیده ام، اما این بار آنقدر دکتر حال خوشی داشت که بلافاصله متوجه شدم و دوست همراهم نیز بر این نکته صحه گذاشت. پس ازین دیدار کوتاه ،توفیقی پیش آمد تا دکتر را در جلسه با اصحاب قلم همراهی کنم.

صحبت هایش مثل همیشه شیرین عمیق و پر از نکات ارزشمند بود. آنقدر خوشحال بود که با همه حاضران شوخی میکرد و متلک های شیرینش وجودت را قلقلک میداد.

بعد از پرس و جو از نزدیکان متوجه شدم دکتر با آقا به تازگی دیداری داشته اند. با خودم گفتم محتوای این دیدار چه بوده که دکتر اینقدر پر انرژی تر از همیشه است. هر چند ایشان هرگاه که به دیدار مولایشان میروند تا روزها شوق و لبخند آن دیدار در کلام و صورتشان موج می زند ولی گویا این دیدار با همه ی دیدارها متفاوت است.

چند روزی گذشت . ناگاه شایعات فراوانی از محتوای جلسه ایشان با حضرت آقا در فضای جامعه پراکنده شد. اما به نظر نمی رسید این اخبار نشاط آور باشد.

چند روز بعد ازین شایعات صحبت های حجت الاسلام عباس امیریفر فصای مجازی را پر کرد و در اردوگاه مخالفین جشن و پایکوبی براه افتاد. واقعا از متن آن صحبت ها حیرت زده شدم. همان شب به حاج آقا امیریفر پیام دادم که باید زودتر با شما صحبت کنم. هنوز باورم نمیشد آن حرف ها را امیریفر گفته باشد. روز بعد ساعت ۱۴ خود حاجی تماس گرفت . پرسیدم این حرف ها مال شماست ، گفت: آری

گفتم حاجی ،من دکتر را چند روز قبل دیدم، درست بعد از دیدار با آقا .خوشحالتر از همیشه. فکر می کنی علت آن خوشحالی چه بود؟ سکوت کرد. گفتم : غیر ازینکه احمدی نژاد خوشحال است چون دیگر احساس تکلیف نمی کند؟ گفت : درست می گویی ،همین است. گفتم حاجی ولی متن شما طوری است که بیشتر باعث آزردگی دوستان شد ، شما که آگاهید و می دانید دکتر از ابتدا هم علاقه ای به آمدن نداشت پس چرا به این نکته در متنتان اشاره نکردید. گفت توصیه ات درست است. در مصاحبه های بعدی به آن اشاره خواهم کرد ، ولی شاید دیر شده بود.

احمدی نژاد مظلوم است و حتی در بین دوستان و دوستدارانش هم این مظلومیت به چشم میخورد. همه مدعی هستیم او را می شناسیم ولی عمق تفکر احمدی نژاد، محبتش به مردم، علاقه اش به محرومین و خدمت به آن ها را آنگونه که هست درک نکرده ایم. سیاسیون به ظاهر بزرگ زیادی را دیده ام . بخاطر بستگی فامیلی با یکی از آقایان، خیلی از سیاسیون پر طمطراق را از نزدیک درک کرده ام ولی خدا می داند جنس احمدی نژاد خیلی متفاوت است، خیلی متفاوت از همه آن ها. گاهی با خود می گویم مگر می شود با آن همه بزرگی اینگونه ساده زندگی کرد ، اینگونه آسمانی فکر کرد. نه حداد ها، نه لاریجانی ها و نه نمایندگان مجلس و نه مدعیان حکومتداری و ... نمی توانند مثل احمدی نژاد باشند. اگر به خرافه گویی متهم نمی شدم ، ادعا میکردم این مرد زمینی نیست.جنسش متفاوت از ماهاست.

کیست که نداند آمدن احمدی نژاد در این برهه حساس یعنی خودکشی سیاسی. تصور کنید در این فضای پسا برجام و آن همه تعهدات جور واجور به طرف غربی و انتظارات جامعه برای دوران اقتدار گرایی ایران و مشکلات معیستی و اقتصادی مردم و بازار ، کار خطیری بود ولی باز هم او این خطر را به جان خرید.

همه میدانند بی تردید با ورود احمدی نژاد به عرصه انتخابات تمامی معادلات فعلی سیاسی بهم می خورد و کمتر واقع بینی است که نتواند پیش بینی کند او پیروز قطعی انتخابات بود. همه نظر سنجی ها هم بر این مدعا صحه می گذارد.

ولی ماهها قبل از نزدیکترین افراد به احمدی نژاد با تحلیلی دقیق و قوی شنیدم و متقاعد شدم که احمدی نژاد در انتخابات ورود نخواهد کرد. او بر خلاف اکثریت سیاسیون که برای بدست آوردن قدرت له له می زنند ، بدست آوردن قدرت را چون مولایش از عطسه بز هم بی ارزش تر میداند. همه کسانی که از نزدیک حضورش را درک کرده اند بر این نکته واقفند که او سودای قدرت ندارد .شاید این روزها هواداران او در جای جای ایران ناراحت و غمگین باشند ولی بدانید مصلحت نبود احمدی نژاد بیاید و ذبح شود و شاید اماممان امروز از قربانی شدن او جلوگیری کردند.

احمدی نژاد فقط خودش را در برابر مستضعفان و محرومینی که دست بدامانش شده بودند و او را منجی این روزهای آشفته و تسکین آلام خود میدانستند، مکلف می دانست و امروز این تکلیف از وی بر داشته شد. احمدی نژاد نمی آید تا در قدرت بمیرد. او نمی آید و با نیامدنش ایستاده در راه دفاع از ارزش های انقلاب می میرد و با مرگش به ط