محکوم به شعر و بی خیالی باشی

محکوم به شعر و بی خیالی باشی
یک جمله ی تا ابد سوالی باشی

با قهر بگویی که ببین ! من رفتم
امّا نروی ،همین حوالی باشی

با این همه شعر ، پیش او درگیرِ
بیماریِ لاعلاجِ " لالی" باشی

او "عشقم" و "عمرم" و "عزیزم" باشد
آنوقت خودت جناب.عالی باشی


#محسن_انشایی
دیدگاه ها (۳)

مامان! تمام زندگی ام درد می کنددارد چه کار با خودش این مرد م...

بارها رفتم کنار آینه شاید که توذره ای جا مانده باشی و تماشای...

هیتلرموسلینیاستالینناپلئونهمه احمق بودند !کدام مرد عاقلیبجا...

عکست را با خودم دارمهمراه صدای ضبط شده ات راو هر روزبه انجمن...

خون آشام عزیز (58)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط