محکوم به شعر و بی خیالی باشی

محکوم به شعر و بی خیالی باشی
یک جمله ی تا ابد سوالی باشی

با قهر بگویی که ببین ! من رفتم
امّا نروی ،همین حوالی باشی

با این همه شعر ، پیش او درگیرِ
بیماریِ لاعلاجِ " لالی" باشی

او "عشقم" و "عمرم" و "عزیزم" باشد
آنوقت خودت جناب.عالی باشی


#محسن_انشایی
دیدگاه ها (۵)

تو بر نمی گردی...وَ این غمگین ترین شعر جهان است!که ترجمه نمی...

یک دست جام باده و یک دست زلف یاررقصی چنین میانهٔ میدانم آرزو...

دلنوشته ی منان یک نفر قطعا من هستمهمان که سالها بعدوقتی که ر...

این متن و این عکس انقد تلخ هستن که آدم هیچ حرفی نداره برای ز...

خون آشام عزیز (58)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط