خب اگه اسمات میخاین بیای پیوی بفرستم

خب اگه اسمات میخاین بیای پیوی بفرستم

ویو صبح بورام
بیدار شدم از بعد اینکه ات منو انداخت بیرون ديگه نرفتم تو اون خونه امروز حاضر شدم که با کوک برم سونوگرافی
ویو تو عمارت بورام
رفتم تو عمارت دیدم همه خوابن رفتم در اتاق ات و جونگکوک که دیدم در نمیه بازه و جونگکوک و ات هم لختن قلبم داشت خورد میشد که رفتم پایین به اجوما گفتم
بورام:من اومدم به کوک بگین بیاد پایین برای سونوگرافی بچمون
اجوما:چشم
دیدم بعد ده دقیقه کوک اومد پایین
کوک:چی شده؟
رفتم دستش گرفتم گذاشتم رو شکمم
بورام:وقت سونوگرافی داریم
بعد رفتم بغلش کردم که پسم زد
کوک:ولم کن با جک(رانندشون دیگه واقعا کم بود اسم دارم)برو
بورام:اما
کوک:فعلا بورام
ویو بورام گریم گرفته بود دیگه با جک رفتیم سونوگرافی جک تو ماشین بود که دیدم هانتر(ی اسمه تو اینترنت پیدا کردم 😂)
اومد تو
فلش بک به شبی که...
تو مهمونی بودم مست مست ی پسر منو برد خونش
هانتر:بورام تو خیلی خوشگلی دوست دارم همش باهات باشم
بورام:جدی
نزدیک شد به هانتر
هانتر:اره
هانتر دستش برد سمت موهای بورام
هانتر:باهام باشیم؟
بورام:چرا که نه
(و اره اهم اهم 😂😂)
پایان فلش بک
ویو بورام
خب اره بچم از هانتر بود نه از جونگکوک امید وارم نفهمیده باشه
هانتر:...



این فیک تموم کنم تو پارت بعد یا نه؟