"سناریو"

(درخواستی)
وقتی برای اوپا های کیدراما عر میزنی و اونا حسودیشون میشه !
☆☆☆
نامجون:*کتابو برعکس گرفته دستش و زیر چشمی نگات میکنه*هع...هع ! حسودی...چی من؟ شوخیت گرفته؟*میبینه چشات قرمز شده و ما میشه میره تلویزیون رو از برق میکشه*
▪︎▪︎▪︎
جین:*میشینه کنارت و بهت زل میزنه*
ا.ت:*بهش توجه نمیکنی و همچنان داری عر میزنی*
جین:*تلوزیون و خاموش میکنه*ا.ت من! مننن! منو نگاه کن !
▪︎▪︎▪︎
یونگی:اصلا من میرم بخوابم...تنهایییی !
ا.ت:*توجه نکردن*
یونگی:واقعا میرمااااا...نمیای؟
ا.ت:*هنوز هم در حال عر زدن*
یونگی:*میاد تو رو میگیره روی پشتش و بدون توجه به جیغ زدنات میبرتت اتاق*به زبون خوش گفتم بیا بریم بخوابیم! خودت گوش ندادی...
▪︎▪︎▪︎
هوسوک:چاگیااااا بیا بستنی خریدما ! اونو خاموش‌ کن باهم بستنی بخوریمممم
ا.ت:هیع...نوموخوام ! آیگو اوپاااااا اوپای جذابم چرا تیر خورددد
هوسوک:دلمو میشکنیا ! لطفا !
ا.ت:*عر زدن و چس ناله*
هوسوک:*تلوزیونو خاموش میکنه* دیگه فکرشم نکن که تلوزیون روشن شه ! بستنیم تنها میخورم !
▪︎▪︎▪︎
جیمین:ا.ت میدونستی آلبوم جدیدم اومده بیرون؟ تو عکساش خیلی جذاب شدم...حتی جذاب تر از این !
ا.ت:*بی توجهی*
جیمین:*میاد و یهو میبوستت*
ا.ت:*با‌تعجب بهش نگاه میکنی
جیمین:آفرین...فقط به خودم نگاه کن
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ:*فیلمو میزنه میره و کنسرت سولوی خودشو پلی میکنه*
ا.ت:چیکار کردی تهیونگ !
تهیونگ:هیچی هیچی...الان دیگه راحت میتونی به گریه زاری و داد زدنات برسی
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک:*میاد کنارت و به بازیگر محترم زل میزنه*هع...معلومه اصلا ورزشکار نیست...تیپش افتضاحه !
ا.ت:خیلیم تیپش عالیه !
جونگ کوک:باشه باشه تو راست میگی...ولی بدون سلیقت افتضاحه !
▪︎▪︎▪︎