love is a killr

love is a killr
part⁶

تهیونگ.خیابان دونگ دائمون شهرکcolors .سئول.

تقریبا بعد ۲۰دقیقه رسیدیم
-(آیفون رو زد )
¿ کیه (در رو باز کرد )
=(رفت داخل و با یه دستمال جلوی راه تنفسش رو گرفت )
¿(بی حوش شد )
-به این زودی بی حوش شد
=انگار اره
-راستی همه دوربینا رو هک کردی یا فقط این راه رو
=همشو
-کارت درسته
=(نشست رو مبل ) کی میاد
-۳۰ یا ۲۰ دقیقه دیگه
=هوم
•فلش بک به ۳۵ دقیقه بعد•
@ مامان من اومدم (رمز در رو زد و وارد شد در رو بست) مامان.....مامان
-(تفنگ رو گرفت جلوی صورتش ) دستش رو ببند
=باشه(دستش رو بست)
@شما چی از جونم میخواین
=اسم لی یانگ برات آشنا نیست
@میدونستم
-انگار از مرگ نمیترسی
@شما عوضیا
-(نزاشت حرفش رو تموم کنه و با یه میله محکم زد به سرش ) داشت حوصلمو سر میبرد
=حالا ضربه مغزیش نکرده باشیش
-بلخره که میخوایم بکشیمش
•دو ساعت بعد •
@من کجام
-عه چه عجب بلخره به حوش اومدی
@گفتم من کجام
=بچه پرو رو نگاه......بزنم
-آروم باش‌
-خب خودت بگو میخوای چطوری بمیری ۱_میندازمت تو دریا ۲_با تفنگ میکشمت
@اصلا تو میدونی که پدرت چه هیولایه
-جواب سوال منو بده (بالحن تمسخر آمیز )
@مادرت
-خفه شو
@پدرت مادرت رو کشته احمق
-الان انتظار داری باور کنم
@مدرک دارم
-هع مدرک
@مادرت ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰مرد وقتی تو ۱۴ سالت بود برات عجیب نیست که پدرت دقیقا یک روز بعد مرگ مادرت سوهو رو به سرپرستی قبول کرد

نویسنده:
میدونم یکم این پارت بد شد 😪
اگه میبینین دیر به دیر پارت میزارم به این دلیله که کم همایت میکنید😔💔