وقتی نتیجه شمارش آرا در تهران رو اعلام کردند یاد خیلی چی
وقتی نتیجه شمارش آرا در تهران رو اعلام کردند، یاد خیلی چیزها افتادم...
یاد کسانی افتادم که به بهانه های واهی رأی ندادند، یاد آنهایی که ادعای مسلمانی شان میشد اما امر واجب شرعی رو بر زمین گذاشتند، همونها که از هاشمی و اصحابش متنفر بودند ولی حتی برای حذف این افراد از دور انتخابات هم نیامدند...
یاد اونهایی افتادم که تاحالا مُهری در شناسنامه شان نخورده بود اما به دعوت انگلیس و عربستان لبیک گفتند!!!
یاد آنها که دم از جاهلیت اعراب و عقب ماندگی عربستان میزدند ولی به لیستی رأی دادند که مفتی ها و وهابی های عربستان امر کرده بودند!!!
یاد مشکلات اقتصادی، بیکاری، رکود و تورم افتادم که برخی میگفتند کمرمان را شکسته ولی حالا الویتشان رفع حصر سران فتنه بود و حذف یارانه ها و آزادسازی نرخ بنزین و برداشتن حجاب از سر بانوان و ...
یاد روشن فکران مرفَّه بی درد که دغدغه شان نفس کشیدن زنان بود!!!
یاد علی(ع) هم افتادم، یاد مظلومیتش، یاد تنها ماندنش، یاد اینکه علی هیچوقت برای زمانه اش نبود... یاد آنهایی افتادم که با پیامبر بیعت کردند ولی علی(ع) را خانه نشین کردند!
اینروزها برخی خوشحال بودند و جشن میگرفتند، یاد ایام فاطمیه افتادم... یاد حضرت زهرا که خود را سپر ولایت کرد، یعنی علی(ع) یار نداشت که فاطمه زهرا خود را فدای ولایت کرد؟!
اینروزها برخی از روشن فکری و باسوادی اکثریت شهر تهران گفتند و از کم سوادی و متحجر بودن شهرستانی ها، یاد لشگر یزید و سیاهی لشگرها افتادم و اقلیت امام حسین و یارانش...
یاد کوفیان افتادم و خرید و فروش بیعت ها، دیروز برخی از خرید و فروش برنج و شارژ و ناموس و رأی میگفتند!!!
یاد شهدای هشت سال دفاع مقدس افتادم که برای حفظ ناموس جان دادند و وصیتشان پیروی محض از ولی فقیه بود...
یاد رهبرم افتادم که در این یکی دو ماه چندبار برای این مردم از لیست انگلیسی و حق و باطل و اسلام ناب و اسلام آمریکایی حرف زد... یاد چهره ی نورانی اش و مظلومیتش...
یاد امام زمان افتادم که ۱۲۰۰ سال است که غیبتش ادامه دارد... یاد اشکهایش و یاد سیلی هایی که برخی به اصطلاح شیعه ها به امام زمانمان میزدند!!!
یاد پیرزنی افتادم که در دهات با یارانه زندگی میکرد...
یاد مدافعان حرم ناموس اهل بیت...
یاد عربهای آل سعود افتادم که برای ایران خط ونشان کشیدند و گفتند کاری میکنند که مردم ایرانی به گدایی بیفتند!!!
یاد ۷۰ میلیون نفری که فدای ۲میلیون نفر از ۱۲میلیون تهرانی شدند! همان هایی که هیچگاه رأی نداده بودند ولی به دعوت وهابی های عربستان و بی بی سی لبیک گفتند!!!
یاد زاکانی و نبویان و کوچک زاده و رسایی و حسینیان و زارعی و بذرپاش و طبیب زاده افتادم که از این پس در مجلس حضور نخواهند داشت و مردم متدین و ولایتمدار تهران حتی یک نماینده هم ندارند!!!
یاد آنهایی افتادم که از آخوندهای فاسد و دزد میگفتند ولی حالا به همان آخوندها لبیک گفتند!!!
یاد شب عاشورا افتادم که امام علیه السلام در سیاهی شب با همراهانش اتمام حجت کرد و گفت هرکه میخواهد از این مهلکه نجات یابد راه باز است، میتواند برگردد ولی به قدری از اینجا دور شود که فریاد ”هَل من ناصرٍ یَنصُرُنی؟” من به گوشش نرسد... که بی شک ملعون است آنکه ندای حق را بشنود و یاری نرساند!!!
یاد کسانی افتادم که به بهانه های واهی رأی ندادند، یاد آنهایی که ادعای مسلمانی شان میشد اما امر واجب شرعی رو بر زمین گذاشتند، همونها که از هاشمی و اصحابش متنفر بودند ولی حتی برای حذف این افراد از دور انتخابات هم نیامدند...
یاد اونهایی افتادم که تاحالا مُهری در شناسنامه شان نخورده بود اما به دعوت انگلیس و عربستان لبیک گفتند!!!
یاد آنها که دم از جاهلیت اعراب و عقب ماندگی عربستان میزدند ولی به لیستی رأی دادند که مفتی ها و وهابی های عربستان امر کرده بودند!!!
یاد مشکلات اقتصادی، بیکاری، رکود و تورم افتادم که برخی میگفتند کمرمان را شکسته ولی حالا الویتشان رفع حصر سران فتنه بود و حذف یارانه ها و آزادسازی نرخ بنزین و برداشتن حجاب از سر بانوان و ...
یاد روشن فکران مرفَّه بی درد که دغدغه شان نفس کشیدن زنان بود!!!
یاد علی(ع) هم افتادم، یاد مظلومیتش، یاد تنها ماندنش، یاد اینکه علی هیچوقت برای زمانه اش نبود... یاد آنهایی افتادم که با پیامبر بیعت کردند ولی علی(ع) را خانه نشین کردند!
اینروزها برخی خوشحال بودند و جشن میگرفتند، یاد ایام فاطمیه افتادم... یاد حضرت زهرا که خود را سپر ولایت کرد، یعنی علی(ع) یار نداشت که فاطمه زهرا خود را فدای ولایت کرد؟!
اینروزها برخی از روشن فکری و باسوادی اکثریت شهر تهران گفتند و از کم سوادی و متحجر بودن شهرستانی ها، یاد لشگر یزید و سیاهی لشگرها افتادم و اقلیت امام حسین و یارانش...
یاد کوفیان افتادم و خرید و فروش بیعت ها، دیروز برخی از خرید و فروش برنج و شارژ و ناموس و رأی میگفتند!!!
یاد شهدای هشت سال دفاع مقدس افتادم که برای حفظ ناموس جان دادند و وصیتشان پیروی محض از ولی فقیه بود...
یاد رهبرم افتادم که در این یکی دو ماه چندبار برای این مردم از لیست انگلیسی و حق و باطل و اسلام ناب و اسلام آمریکایی حرف زد... یاد چهره ی نورانی اش و مظلومیتش...
یاد امام زمان افتادم که ۱۲۰۰ سال است که غیبتش ادامه دارد... یاد اشکهایش و یاد سیلی هایی که برخی به اصطلاح شیعه ها به امام زمانمان میزدند!!!
یاد پیرزنی افتادم که در دهات با یارانه زندگی میکرد...
یاد مدافعان حرم ناموس اهل بیت...
یاد عربهای آل سعود افتادم که برای ایران خط ونشان کشیدند و گفتند کاری میکنند که مردم ایرانی به گدایی بیفتند!!!
یاد ۷۰ میلیون نفری که فدای ۲میلیون نفر از ۱۲میلیون تهرانی شدند! همان هایی که هیچگاه رأی نداده بودند ولی به دعوت وهابی های عربستان و بی بی سی لبیک گفتند!!!
یاد زاکانی و نبویان و کوچک زاده و رسایی و حسینیان و زارعی و بذرپاش و طبیب زاده افتادم که از این پس در مجلس حضور نخواهند داشت و مردم متدین و ولایتمدار تهران حتی یک نماینده هم ندارند!!!
یاد آنهایی افتادم که از آخوندهای فاسد و دزد میگفتند ولی حالا به همان آخوندها لبیک گفتند!!!
یاد شب عاشورا افتادم که امام علیه السلام در سیاهی شب با همراهانش اتمام حجت کرد و گفت هرکه میخواهد از این مهلکه نجات یابد راه باز است، میتواند برگردد ولی به قدری از اینجا دور شود که فریاد ”هَل من ناصرٍ یَنصُرُنی؟” من به گوشش نرسد... که بی شک ملعون است آنکه ندای حق را بشنود و یاری نرساند!!!
- ۲.۰k
- ۱۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط