پارت صد یک غریبه آشنا

#پارت_صد_یک #غریبه_آشنا
کای
شکه شده بودم،حالش بد بود اگه طوریش بشه چی،سوهو رفت همراهش با پرستارا نزاشتن ما بریم سوهو هم رفت کاراشو انجم بده صدای تیفانی رو از پشت سرم شنیدم
تیفانی:همش فیلمشون

دختره احمقققق...دیگه شورشو دراورده،دوییدم سمتش چانیول هم دویید دنبالم یقه لباسشو گرفتم تو دستم،جیغ زد
جسیکا:ولش کن کای چیکار میکنی
کای:خوب گوشاتو باز کن،از جلو چشمام گم میشی میری وگرنه یه کاری میکنم نه اینکه بزارنت رو تخت کنار یونا کاری میکنم ببرنت سردخونه،الانم هنوز کاری نکردم چون دختری،حد خودتو بدون

یقشو با شدت پرت پرت کردم خورد تو دیوار از بغلشون رد شدم نشستم رو صندلی...چانیول باهاشون حرف زد
-من نمیگم کاری ک کای میکنه درسته،ولی کاری که شما کردید واقعا اشتباهه...وقتی حال خودش اینه شما حق قضاوت و بی احترامی ندارید اونم قضاوت بی جا شما دارید خودشو میبینید

کای:چان ولشون کن ارزش نداره

چانیول اومد نشست کنارم
-یکم خودتو کنترل کن
+همین ک نزدمش هم شانس آورده

گوشیم زنگ زد ئونسو بود
-کای چی شد خوبه سهون چرا بکیهون تلفنش رو جواب نمیده
+بردنش از سرش عکس بگیرن
-مگه سرش چشه؟بکهیون گفت چیزی نیست ک
+خوبه نگران نباش،بردن ببین یه وقت مشکل جدی نداشته باشه
-اوپا دونگهه زنگ زد گفت گوشی سهون خاموشه کجاست،منم هول شدم گفتم تصادف کرده
+نمیتونی جلو دهنتو بگیری واقعا
-جلو دهنمو میتونم بگیرم ولی گریم گرفت لو دادم،بعد اوپا دونگهه گفت میاد اونجا
+یعنی من فقط خواهش میکنم یه کاری کن تانیا رو نیاره باهاش من اعصاب یه دختر دیگه رو ندارم
-دیگه کار از کار گذشته اگه بخواد بیاد تاحالا تو راهن
+ایییی خدااا
-ببخشیددد
+خیلی خبب
-من برم تو عصبانی حوصله دخترا رو هم نداری،خدافظ خدافظ

قطع کردم
چانیول:چی گفت
+هیچی دونگهه فهمیده داره میاد اینجا
-اون کی فهمید الان نگران شده
+ئونسو گفته
-حالا تو چته خو میاد دیگه
+حوصله تانیا رو ندارم یعنی الان حوصله هییچ دختریی رو ندارمم
-اصن تانیا چیکار تو داره به زور سلام میکنه باهات
+حالا هرچی
-خو چرت و پرت میگی
+یاااا
-بجا این حرفا بیا بریم سوهو هیونگ رو پیدا کنیم ببینیم چی شد
+خیلی خب بریم

کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf.
#exo #Gharibeh_ashena