Part17

#Part17
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸

_ داداش چقدر میگیری یکی رو هک کنی؟
چپ چپ نگاش کردم
_ خودت میدونی تفننی این کار رو کردم وگرنه این کار رو نمیکنم این کار فرقی با دزدی نداره
_ داداش طرف پول خوبی میده
_چقدر؟
_ ١٠میلیون
با تعجب سرم رو آوردم بالا
_ چقدر؟؟
_ از اون پول ٣میلیونش سهم من ٧ تومنش برای تو
_ مگه قراره چیکار کنیم که انقدر میده
_ بابا طرف از اون خر پولاست، میخواد مچ شوهرشو بگیره، یه کار تمیز میخواد، ببین این کارو انجام بدیم تو میتونی اون لپتاپی که میخوای رو بخری کلی کمکت میشه این پول ها!

وسوسه شدن خیلی بده ولی من به شدت وسوسه شدم، شاید هرکسی که هیچ پولی نداشت با این پول بدجور وسوسه میشد یکم فکر کردم و بدون اینکه به سرانجامش فکر کنم قبول کردم
رشتم کامپیوتر نرم افزار بود و با اون لپتاپ فکستنی که یه زمانی مال رهام بود ، هنوز هم تا جایی که میتونستم باهاش کار میکردم
این لپتاپ رو دسته دوم خریده بود مال اون زمانی بود که خوب پول در میاورد و...
علاقه ی خاصی به کار با وسایل الکترونیکی داشتم، و کم کم علاقه به مبحث هک پیدا کردم، یه جوری که خودم و به صورت خود آموز یاد گرفتم
حیف وسایلی که تو دست و بالم بود خیلی ابتدایی بود وگرنه خیلی بیشتر میتونستم تو این عرصه پیشرفت کنم
هرکسی هم از این قضیه خبر نداشت
یکی همین رحمان بود، یکی هم آرش
فقط به صورت تفریحی تا حالا انجامش داده بودم ولی الان این یه فرصت بود که با این پول خیلی کارا رو انجام بدم
بالا خره روز موعود رسید
رفتم تو یه کافی نت، برنا مه هایی که نیاز داشتم رو تو یه فلش ریخته بودم