پارت سیزدهم ارباب مافیایی🖤🔗

پارت سیزدهم ارباب مافیایی🖤🔗
اجوما: من باز با مامانت حرف میزنم
آنچه گذشت ⁦⬆️⁩
جین: باش

تق تق تق ( صدای در)
مامان:بیا تو
اجوما: سلام خانم ؛ خانم می‌خوام در مورد جین با هاتون حرف بزنم
مامان: حرفی برای گفتن نمونده
اجوما:, خانم لطفاً حرفای منو بشنوین
مامان:, ی بار گفتم نه برو بیرون ت چند ساله که ختمت کار این خونه هستی حتا تو منو از بچگی بزرگ کردی نزار حرفی بزنم حرمت این همه سال بشکنه
اجوما ویو
از این حرف اون ناراحت شدم رفتم بیرون
اجوما: با اجازه
مامان: برو
اجوما: رفتم بیرون رفتم برم پیش جین دیدم جین نیست از بادی گارد ها پرسیدم
اجوما: جین رو ندیدین
بادی گارد : نه ندیدم خانم
اجوما: باش

۱۰ دقیقه پیش
جین:, الان که اجوما رفت با اون کثافت حرف بزنه بهتر من ی سر برم پیش نایا
جین ویو
رسیدم به بیمارستان هنوز توی اتاق عمل بود
دکترشو دیدم گفتم
جین: دکتر حال نایا خوبه
دکتر: نایا¿
جین: همونی که ی دونه گلوله به جانق سینش خورده بود یدونه هم به سرش
دکتر: عاااااا
دکتر: حالش خوبه
جین : میتونم ببینمش؟
دکتر:, بله
جین : باشه کجا هستش¿
دکتر: طبقه دوم اتاق ۱۲۱
جین: باش
جین ویو
رفتم طبقه دوم داشتم میرفتم که شونم به ی زنی بر خورد وسایلش افتاد دیدم شونش درد گرفت از پشت دیدمش وقتی برگشت دیدم همون پنتا بود (‌همون دختری که جین رو فقط
بخاطر پولش میخواست توی پارت نهم)
پنتا:, جین جین خودتی باورم نمیشه تو هستی چقدر سکسی تر شدی اوف چه دیک بزرگی داری اوففففف کیف میده برای۰۰۰
جین: تا رفت حرفشو بزنه محکم زدم توی گوشش
جین؛, خفه شو هرزه کثافت
پارت سیزدهم 🖤⁦🕸️⁩