پارت 52

#پارت_52



با قیافه بهت زده نگاهمون کرد ...


× چیه ؟ ارشام منو میخواد ، حالا گورتو گم کن



+ آ... اینجا چخبره؟؟؟؟


داد زد ، هیچ وقت انقدر اعصبانی ندیدمش ..



- م... من... حالم خوب نیس ، ایتک لط...لطفا بیا کنارم ...




( ایتک )



دختره به بهونه اینکه بره گوشیشو بیاره ولم کرد اینجا رف ... مردم اسکولن بخدا ...


رفتم توی سالن ، هر چی چشم چرخوندم ارشامو ندیدم .. انگار اب شده رفته زمین ...

رفتم حیاط پشتی که دیدم ارش با یه دختره مشغول حرف زدنه ...
نمخواستم مزاحمشون بشم ول الا باید ارشامو پیدا میکردم ...

- داداش ارش



+ ع ایتک اینجا چی میکنی ، چیزی شده



- ارشام هر چی دنبالش میگردم نیس


یهو دختر کناریش شروع به حرف زدن کرد ...


× سلام من نگار هستم دوست دختر ارش



- به به خیلی خوشبختم من ایتک هستم همسر برادر ارش اقای شما


× خوشبختم ، ببخشید وسط بحث خانوادگیتون مزاحم شدم ولی


+ چیزی شده نگار


× نمدونم ، اخه من عکس برادرتو توی گوشیت دیدم ، داشتم میومدم اینجا یه دختره اونو برد توی اتاق پشت عمارت



- چییی


× فک کنم حال خوبیم نداشتم ، چون چن بار کم مونده بود زمین بخوره



- ارش این جایی که این میگه کجاس ؟ ارششششش



+ عععع یدقه اروم باش ، پیداش میکنم ..