سنجاب کوچولویه من پارت ۱:

سنجاب کوچولویه من پارت ۱:


"زندگی ادما به دو دسته تقسیم میشه قبل عاشق شدن و بعد از عاشق شدن
ادمای عادی بعد از عاشق شدن احمق میشن مثل من،منم بعد عاشق شدن احمق شدم بزارید براتون کاملا روشن کنم که چرا
بیاید از اول زندگیم و بهتون نشون بدم"



[ ۶ ماه قبل ]

هیونجین:"لینو هیونگ زود باش دیگه الان دیر میکنیم از اتوبوس"
لینو:"باشه،اومدم بابا"
هیونجین:"باش پس سریع تر بیا"

لینو*امروز روز اول دانشگاه منه مطمعنا امروز من دیر کردم چون من هر سال دیر میکنم😁من و هیونجین از 6 سالگی باهم دوستیم ما دوستیه طولانی داریم و از ۶ سالگی باهم هم کلاسی و هم مدرسه ای هستیم امروز هم باهم داریم میریم تو کلاس جدیدمون و جالب تر از اینا اینکه اکیپ کلاس ۷ تا ۹ هم باهامون افتادن"

لینو و هیونجین وارد دانشگاه شدن
هیونجین:"لینو هیونگ آماده ای؟"
لینو:"اره،بزن بریم"

لینو و هیون وهرد سالن دانشگاه شدن اولین کسایی که به چشمشون اومدن اون اکیپ بود که تو راهنمایی باهشون بودن پسرا رفتن و با دوستاشون احوال پرسی کردن

(سال همین طوری میگذشت و لینو و هیون درساشون سخت تر میشد)




سال تموم شد و لینو دنبال یه کاره برا خودش ولی شغلی که مد نظر لینویه یه شغل خطرناکه شغلی که لینو مد نظرشه شغلی نیشت جزع......



{اگه میخواید پات بعد اپلود شه تو کامنتا بهم بگید}