دخترک مغرور🧬♥️
دخترک مغرور🧬♥️
پارت ۴۶
arslwn
داشتم حاضر میشدم برم
امیر : ارسلان بدو دیگ دیر شد
ارسلان : اه خب
امیر : بهت گفتم نخواب
ارسلان : تو هم که خوابیدی
امیر : خب وقتی تو خوابیدی منم خوابم برد
ارسلان: باشه انقد غر نزن بریم
امیر: خداروشکر آماده شدی
ارسلان: رفتیم بعد ۳۰ دیقه رسیدیم
آتوسا: سلامممم
ارسلان: سلام خوبی
آتوسا: قربونت تو خوبی
ارسلان : آره
آتوسا: امیر کجاس
ارسلان: دم در الان میاد
امیر : سلام
ارسلان : بیا اومدش
آتوسا: سلام دلم برات تنگ شده بود
امیر : منم عشقم
ارسلان: اه بسه این لوس بازیا بریم تو
امیر : سینگل بدبخ
ارسلان : رفتیم تو خیلی شلوغ بود یه نوشیدنی برداشتم
امیر : ارسلان کم بخور
ارسلان : خب
ارسلان : یه پیک خوردم یدونه دیگ یدونه دیگ یدونه دیگ
حس میکردم مست شدم ولی یه پیک دیگ خوردم
امیر: ارسلان بسه خودتی کشتی
ارسلان : اه برو گمشو اونور(با مستی)
رفتم یه دختره اومد سمتم
دختره : میرقصی
ارسلان : با کمال میل
diyana
رفته بودیم پارتی ب بچه ها نشسته بودیم
با صحنه روبه روم انگار یه چاقو تو قلبم فرو کردن....
ادامه دارد....
پارت ۴۶
arslwn
داشتم حاضر میشدم برم
امیر : ارسلان بدو دیگ دیر شد
ارسلان : اه خب
امیر : بهت گفتم نخواب
ارسلان : تو هم که خوابیدی
امیر : خب وقتی تو خوابیدی منم خوابم برد
ارسلان: باشه انقد غر نزن بریم
امیر: خداروشکر آماده شدی
ارسلان: رفتیم بعد ۳۰ دیقه رسیدیم
آتوسا: سلامممم
ارسلان: سلام خوبی
آتوسا: قربونت تو خوبی
ارسلان : آره
آتوسا: امیر کجاس
ارسلان: دم در الان میاد
امیر : سلام
ارسلان : بیا اومدش
آتوسا: سلام دلم برات تنگ شده بود
امیر : منم عشقم
ارسلان: اه بسه این لوس بازیا بریم تو
امیر : سینگل بدبخ
ارسلان : رفتیم تو خیلی شلوغ بود یه نوشیدنی برداشتم
امیر : ارسلان کم بخور
ارسلان : خب
ارسلان : یه پیک خوردم یدونه دیگ یدونه دیگ یدونه دیگ
حس میکردم مست شدم ولی یه پیک دیگ خوردم
امیر: ارسلان بسه خودتی کشتی
ارسلان : اه برو گمشو اونور(با مستی)
رفتم یه دختره اومد سمتم
دختره : میرقصی
ارسلان : با کمال میل
diyana
رفته بودیم پارتی ب بچه ها نشسته بودیم
با صحنه روبه روم انگار یه چاقو تو قلبم فرو کردن....
ادامه دارد....
۷۴۰
۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.