در طی مدتی که با شهادت ایمان موسوی موافقت نمیشد بر خانوا

💢در طی مدتی که با شهادت ایمان موسوی موافقت نمیشد بر خانواده اش چه گذشت؟!

پدرش میگفت: وقتی پسرم از دنیا رفت گفتن شهید شده و منم گفتم خدا هرچی بخوای همون میشه ولی مسئولین کمرم را بریدن حتی برای فاتحه هم به خونه نیومدن مجبور شدم تنها یادگاری پسرم را بفروشم یه ماشین داشت که فروختم و سنگ قبر خریدم و مراسم گرفتم! من برای مسئولین واقعا متاسفم آخه پسرم چه گناهی کرده بود!

به دلیل از کار افتادگی پدرش و پیری مادرش سرپرستی خانواده هشت نفره‌شان را برعهده گرفته بود و تمام هزینه های زندگی بر دوشش افتاده بود و وقتی جانش را از دست داد مسئولین پرونده اش را با مشکلات زیادی رها کردند و با حرف هایی مانند: کار باید برای خدا باشد و انشالله مشکلتان حل شود و.... پایشان پس کشیدند و پدرش در اوج پیری و با درصد بالایی از کار افتادگی مشغول به کارگری و دست فروشی شد و حتی مادرش در یک ویدئو
با گریه و زاری خواستار تایید شهادت پسرش شد ولی هربار مسئولین با بی اعتنایی از کنار مسئله عبور میکردند...

شهید سید ایمان موسوی متولد۱۳۷۲ و فرمانده پایگاه دریابانی صلخ قشم بود و در تاریخ۱۶آذرماه۱۳۹۸ در درگیری با قاچاقچیان کالا در اسکله صلخ بر اثر بریده شدن سرش به شهادت رسید و ۹اسفندماه۱۴٠٠ با تلاش های فراوان یکی از دوستانش به عنوان شهید قبول شد
در عجبم از مسئولینی که تا چندی پیش به عنوان شهید قبولش نداشتند و در صدد پایمال کردن خونش بودند ولی امروز به خانه اش میروند و چشم در چشم پدرش از شهادت پسرش میگویند!


#شهید_سید_ایمان_موسوی
#شهید_خدمت