ادمین یونا

وقتی که میری دکتر و میگن بچه از اون نیست بعد اونا بچه رو سقط میکنن ولی بعد دکتر زنگ میزنه و میگه جواب اشتباه شده و بچه از اونا هست(اعضا به عنوان یه دوست پسر مافیا)
نامجون : دکترو مقصر میدونه و میکشتش
جین : ناراحت میشه حتی باهات حرف نمیزنه و از خونه میزنه بیرون و تا 1 ماه برنمیگرده
شوگا : نگران نباش امشب دوباره حامله میشی...... ام البته این دفعه دوقلو
ا.ت: الفرار🏃‍♀️
جیهوپ : کتت میزنه چون حرف دکترو باور نمیکنه و هنوز فکر میکنه بچه از خودش نبوده و تو با کس دیگه ای رابطه داشتی
جیمین : ام چیزه ا.ت جان حالت خوبه
ا.ت : به نظرت الان که دوتا بچه باهم زاییدم حالم خوبه 😐
جیمین :😁
ا.ت : درد کوفت زهر مار
تهیونگ : معتاد به الکل و سیگار میشه (خدا نکنه بذار زبونمو گاز بگیرم...... اخ درد گرفت 😐)
جانکوک : طلاقت میده و یه زن دیگه میگره دروغ گفته دوباره حاملت میکنه
اخجوووووون بعد هزاران سال یکی سناریو درخواستی داد نوشتم هوراااااا خوشحالم 😁😁😁