ارسلان

ارسلان🎉

رو کردم به تینا و خیلی بد بهش نگاه کردم چه صورتشو مثل میمون کرد و گفت
+ عشقم دعوام نکنیاا🥺
_ زهر مار دختره ی لوس آشغال
خاله= خاله جان خوب نیس آدم با عشقش بد صحبت کنه
_ این هرزه عشق من نیس
رفتم سمت در اتاق در زدم : دیانااا
صداش اومد: هوم
_ بیام تو
+ بیا
درو باز کردم دیدم نشسته رو تخت و زانو هاشو بغل کرده
_عشقم .... ناراحتی
بغلش نشستن
+ نه انقد خوشحالم که میخام بال در بیارم تا حالا انقد خوشحال نبودم...... آخه این چه سوالی واقعا که اینهمه داره به من توهین میکنه ولی تو انگار نه انگار🥺
بغضش شکست و شروع کرد به گریه کردن
+😭😭😭😭😭😭
_ دیای خوشگلم.... غلط کردم..... ببخشید.... آخه نتونستم چیزی بگم... ینی نمیدونستم که چی بگم.... غلط کردم دیگه این اشکای مثل مرواریدتو الکی حروم نکن دیگه😖
+ 🥺ارسلان😭
_ جونم
+ پاشو بریم خونه نیکا
_ برا چی
+ حالش خوب نی گفت برم پیشش... منو میبری؟ 🥺
_ معلومه که میبرمت فدات شم
+ مرسی
_ دورت بگردم من گریه نکن دیگه
+ باش🥺
_ بخند تا بریم
+ ارسلان ول کن
جلوش وایسادم
_ تا نخندی حق نداری جایی بری
یه لبخند تلخ زد
+ خوبههه؟ 😩
_ نچ
+ ارسلاااان(با لحن مخصوص😉😍)
_ نچ زود تند سریع یه خنده
+ اهههههههههه
_ باش پس کار خودمه
+ ها؟ینی چی؟
شروع کردم قلقلک دادنش
+😂🤣😂🤣ارسل😂🤣ارسلان.... ترو خدا.... ول کن.... تروخداااا😂🤣🤣
_ تازه خوشم اومده😈😁
+ ارسلان جون مننننن🤣🤣
وقتی گفت جون من دست از قلقلک دادن برداشتم و گفت
_ دیگه هیچ وقت بخاطر چیزای الکی جونتو قسم نخور اوکی؟
+اوکی؟ تروخدا دیگه قلقلک ندی ها
_ باش کیفتو بردار بیا بریم
+ باش عشقممممم
کیفشو برداشت و رفتیم بیرون
بدون توجه به مامان و خاله اینا رفتیم بیرون
که تینا داد زد
تینا= عشقممممم کجا؟؟
_ خفه شو ب ت چ
رفتیم و درو بستیم رفتیم سوار ماشین شدیم
که دیدم دیانا ناراحته
_ عشقممم چی شده
+ هیچی دلم برا مامانم تنگ شده
_ بعد خونه نیکا میریم پیش مامان
+ باش مرسی
_ فدات
رسیدیم زنگ زدیم و رفتیم تو که نیکا درو باز کرد و رفتیم تو و یکمی نشیتیم
زنگ زدم به متین که بیاد که یهو...........