سناریو

سناریو
* وقتی عضو هشتمی و هر هفتاشون روت کراشن * ( درخواستی )

امروز ساعت 12 کنسرت دارین
جین زود تر از همه بیدار میشه

جین : همه بیدار شید ( عربده )

یونگی اروم از سر جاش بلند میشه

چاقوی زیر بالشتشو برمیداره و میوفته دنبال جین 😂
یونگی : وایسا اااااا
جین : ( عربده )

ا/ت ویو ( )
صبح با صدای یونگی و جین بلند شدم
یونگی زود تر از من بیدار شده؟
امکان نداره!!
از اتاق رفتم بیرون که جین رو در حال دویدن دیدم یکم عقب ترش یونگی با چاقوووو؟
رفتم جلو و یونگی رو گرفتم
چاقو خطر داره کوچولو
بعد چاقو شو گرفتم داشت دنبال من می کرد که چاقو رو بگیره
تو این فاصله جین همه رو بیدار کرد
کوک افتاد رو یونگی که یونگی خورد زمین ( پخش شد رو زمین )
یونگی : ساعت چندههه؟؟؟
تهیونگ : اروم باش
جیمین : 9 صبه
یونگی : 9 9 صب مارو بلند کردییییی؟؟؟؟؟
جی هوپ جین رو برد تو اتاق و درو روش قفل کرد
+ سر صبحی!!!! سر صبی اخه چرا این کارا رو میکنید
رفتم طرف جی هوپ که از جلوی در بره کنار
درو باز کرد که جین سریع پرید ( جهید ) بیرون
+ جین همین الان میری یونگی رو بقل می کنی معذرت خواهی هم می کنی
جین : چر....... باشع
جین رفت
یونگی : بخدا بیای جلوووو
جین : اروم باش ا/ت گفته
یونگی اروم خودش رفت جین و بغل کرد
یونگی : بخشیده شدی هالا برو ....تا نزدم ( تیکه اخرو اروم گف )
جین : اها راستی امروز کنسرت داریم!!
ته : کی کجا؟؟
جین : به نظر خودت کجا؟ ( 🤨 )
همه : من رفتم اماده شم ( همه باهم گفتن )
جین : منم رفتم
* پرش به کنسرت * ( ویژژژژ😅)
لباسامونو پوشیدیم
رفتیم
یه قسمت دنس فقط من و جیمین بودیم
یه لحظه توی اون قسمت چشمم به اعضا خورد که دارن حرصی جیمینو نگاه می کنن
قسمتمون تموم شد که رفتیم عقب پیش اعضا و تموممممم✧⟭⟬ⓑⓣⓢ💜لایک؟💜🅐🅡🅜🅨⁷⟬⟭✧