Crazy over you🖤✨

Crazy over you🖤✨
ᴾᵃʳᵗ⁶🌕✨
دیوانه تو🖤

و بعدش خیسی اشک رو.....
_چه غلطی میکنی؟
سلنا:ددی این دختره کیه؟
+من...
_سلنا گفتم منو تو رابطه ای ندارم مزاحمم نشو
به دوروبرم نگاه کردم همه داشتن مارو نگاه میکردن
سریع رفتم کیفمو برداشتمو از سالن زدم بیرون
منتظر تاکسی بودم
_وایسا اسمت چیه؟
+ا.ت...جانگ ا.ت
_جانگ ا.ت《اروم》
سلنا:ددی چیشد؟
_دهنتو ببند هرزه!
همه جعم شده بودن و به اون نگاه میکردن من اسمشو نمیدونستم یعنی اسمش چی بود......؟

پ.ع.ا:چیشد؟رئیس کیم؟
_نمیدونم
سلنا:زیاد فک نکن ددی برات بده بیا بریم برقصیم
اون احمیتی نداد سریع سوار ماشینش شد ا‌.ت که تاکسی پیدا نکرده بود با همون لباس باز داشت میرفت بهش رسید و وایساد از متشین پیاده شد
_ا.ت وایسا
+ب...بله؟
_بیا برسونمت
+ممنون خودم میرم
_نمیخوای که دوباره اون اتفاقا بیوفتن؟

یه نگاهی به خودم کردم
واقعا دلم نمیخواست پس قبول کردم باهاش برم

تو راه بودیم که به شکل افتضاحی دل درد گرفتم نمیدونم چرا امروز انقدر دل درد داشتم
+میگم...
_بله مشکلی پیش اومده؟
+تو ماشین مسکن هست من...

ماشینو زد کنار و داشبورد رو باز کرد اگر اشتباه نکنم این مسکنه
+ممنون
قرصو خوردم یکم گذشت ولی دل دردم بهتر نشد
گرمم بود و اذیت بودم
+ببخشید میشه کولر رو روشن کنید؟من واقعا گرممه
_ولی الان هوا...وایسا شت‌....


پایان

پسرم با ادب باش🗿