ازت متنفرم

#ازت_متنفرم
پارت۱۲
🥺👌🏻💔




امیر:یا میری بیرون یا زنگ میزنم نگهبانی!
ارام:امیر میشه ساکت باشی!
فقط با تعجب نگاشون میکردم
علی:یعـ یعنی عسل راست میگفت!؟
ارام:الا با حرفه من از حرفه عسل متمأ شدی!؟
علی:یعنی چی!؟
ارام:میگم از کجا منیو قبول داری که دوروزه بام اشنا شدی بعد خاهرتو که از بچگی باش بزرگ شدیو قبول نداری!؟
علی:کسی نگفت من اونو قبول ندارم!فقط از این متمأ شدم که باهم هماهنگ نبودین!




امیر




ارام الا داشت چیکار میکرد!؟
ارام:از کجا میدونی هماهنگ نکردیم!؟
علی:چون یعدفعه بحثش باز شد!
ارام:اگه تو این مدت عسل به ما زنگ زده باشه و گفته باشه که به تو چی گفته چی!؟
با بهت داشتم نگاش میکردم؛چیکار داشت میکرد!؟
علی:الا سعی داری چیکار کنی ارام!؟
ارام:مگه نگفتی ادمایی مثله من عوضین!؟
ارام:درست گفتی هم من هم ادمایی مثله من عوضین و کمم نیستن!
علی:چی میخای بگی ارام واضح بگو!
تازه فهمیدم قصذش از این حرفا چیه!
ارام:دورو برت صدتا مثله من حتی بدتر از من ریخته؛حواسته به خودت باشه این اخلاقه ساده و مهربونت کار دست میده!




علی




برای اولین بار کسی بدونه اینکه از مهربونیم تعریف کنه بهم گفت بده!
ارام:امیر من بیرون کار دارم؛گوشیتم بزار تو شارژ عسل صدرصد بالای هزار دفعه بت زنگ زده!
امیر:باشه،خدافز
ارام:بای
ارام:خدافز علی
اومد از بقل دستم رد بشه که بره بیرون که از دستش گرفتمش
علی:ارام﴿با صدایی گرفه و اروم﴾
ارام:بله؟
علی:چرا غش کردی!؟
ارام:داستان داره
باز اوند بره که دوباره گرفتمش
علی:ببخشید
ارام:بابته!؟
علی:حرفم!
ارام:اوممم،اتفاقا خوشم اومد که انقدر سریع فهمیدی!
ی خنده ی مردونه کردم
علی:حالا کجا میخای بری؟
ارام:ببین اخرین باری که کسی دستمو اینشکلی گرفت سه بار دسشو عمل کرد تا تونست مثله سابقش کنه؛دیگه بت رو دادم پرو نشو!
علی:برای همین امیر اینشکلی گرخیده!؟
امیر:اره،فک کنم شلوارمو خیس کردم!!
هممون خندیدیم
علی:پس واسه چی با من برخورد نکردی!؟
ارام:ناراحتی برخورد کنم!؟
علی:نه غلط کردم
ارام:دیگه نکن
﴿خودم توکفم ک چجوری انقد سریع تغیره فاز میدن😂😑﴾
علی:هرجا میری من میرسونمت!
ارام:نه بابا،واقن!؟
علی:بله واقن
ارام:خودم ماشین دارم لازم نکرده
علی:کارت دارم خو
ارام:سوال پیچ کنی پرتت میکنم پایین
علی:باشه،فق با ماشینه من بریم
ارام:اوکی
امیر:بعید میدونم همیشه انقدمظلوم باشیا!
ارام:علی شماره عیلو به من بده
امیر:واسه چی!؟
ارام:نترس زر نزنی کاری به کارت ندارم
امیر:باشه بابا گوه خوردم!