Maah Banafsham

#Maah_Banafsham
‌
#part98
‌
_قربونت برم دختر خجالتی من(خنده)
+نخند،خداییش خیلی بدجورن(مظلوم)
_عشقم باید عادت کنی،چون من ازین سبکا دوستدارم
+ارسلانن(خجالت)
دیانا کامل گونه هاش قرمز بود
_چرا اینقدر خجالت میکشی تو(خنده)
+چون هنوز به این اخلاقات عادت نکردم
_عادت میکنی نگرا نباش
+اوم
_گشنت نیس
+نه
_مطمئن؟؟
+اره
_ماشالا اینقدر خرید کردی ایشالا تو صندوق جا بشه
+جا میشه نترس(خنده)
_برو بشین بزارم صندوق بعد میام
+نه باهم سوار بشیم
_هنوز میترسی
سرشو انداخت پایین و با صدایی که از ته چاه میومد گفت
+اره
_خب باشه باهم سوار میشیم
+مرسی
_قربونت
_خب برو بشین دیگه تموم شد
+اول تو سوار شو
_باشه(خنده)
سوار شدیم که دیانا گفت
+چرا میخندی؟!
_چون دختر کوچولوم از دست رفته(خنده)
+اع خب نگرانتم(مظلوم)
_چرا اخه اینقدر مهربونی؟؟
+به همون دلیلی که تو مهربونی
_من برا همه مهربون نیستم
+میدونم
تو راه بودیم که دیدم دیانا خوابیده
مرض داشتم برا همین بیدارش کردم
_دیاناااااا(داد)
+ها چیشده کی مرده
مثل برق گرفته ها پرید که بهش خندیدم
+کوفت درد زهرمار مرض داری؟؟
_اره
+اع ارسلان خواب بودماااا(کلافه)
_اع زرنگی تو بخوابی من بیدار بمونم
بدون درک موقعیت گفت
+خو توعم بخواب
_باشه
چشامو بستم که دیانا جیغ کشید.....