غرور نگاه علی فاطمست

غـــــرورِ نگـاهِ عـلـی فاطمــــسـت
عـلـی شـــاهــه، شـــاهِ عـلی فـــاطمســت
.

بالاخـــــره رسیــــــد!!
مـن عاااشـق این روزم!!
#ســـــالروز_ازدواج_امـام_عـلی_و_حضــــرت_فاطمـــــه!!
اصـلا یه حـس فوووق العاده ای دارم نسبت بهش
. +شعــــــــر
.
لباس یاس بر تن کرد زهـــــرا
کنار دست او بنشست مــــولا
محمـــــد خطبه خواند، زهرا بلی گفت
غلط گفتم بلی نه یا علی گفت!
.
حتمـا میدونیـد که برای هـر عروسی لباس عـروسی چیـز ارزشمند و خاصیه!
دوسـت داره نگـهش داره و بعنـوان یه خاطره با خـودش داشته باشه!
ولـی بانـــــــو،
شـب عروسیش،
وقـتی یه سائل میاد و در میزنه و میگـه
از خانه ی دخـتر رسول خـدا یه کهنـه جامه میخوام،
لباس عروسـیشو کـه مـولا تازه همین دیروز براش آماده کرده بود،
آمـاده میکنه و به سائل میبخشه
و خـودش یه کهنـه پیراهن میپوشه!
جان عالم بفدای دل کریمانت بانــــــو!
.
.
یه چیـز قشنـگ دیگه هم بگـم!
.
همـه مهمونا رفتـن و عـروس و دامـاد نخستین لحظات زندگی مشترکشون رو آغاز کردن!
امام عـلی صدای گریه ی حضرت فاطمه رو میشنوه...
فورا میرن پیش بانو و میـگن
چیشـده فاطمه جان؟؟
چی شمـا رو ناراحت کرده؟؟
.
مبـــــارکن
امـروز مـن رو از خونه پدرم به خـونه ی تـو آوردن!
روز دیگـر مـن رو از خونه ی تو به خونه ی قبـر میبرن!
به یـاد تنهـایی اون شـب گریه میکنـم....
امام علـی مبهـوت این نگـاه عـارفانه ی همسـرشه!
که حضـرت فاطمـه میگـن
بیـا در ایـن آغـازین لحظـه های زنـدگی به نمـاز بایستیـم و خـدا رو عبادت کنیـم!
امام علـی هـم با لبخـندی سـرشار حـرف بانو رو قبول میکنه و هـرو به نمـاز می ایستـن!
.
عـاشـقانه هـای امیـر مومنـان و خیـرالنسـاء محشـــــره!!
عـاشقانه ی ایـن دو بـزرگـوار از هـر عاشقانه ای که ما تصـور میکنیم بالاتـره! چـــون آسمـانیه!
عقـد وقتـی تو آسمونا بستـه شـه،عشـق هـم آسمـونی میشـه!
.
.
جــــــانِ عالـــــم بفـدای تـو و همسـرت بانـــــــــوی خـوبی هـا
.
.
ایـن روزو به همــــه تبـریک میــــگم!
کـم نـذارید برا بانـو و مـولا!
این کـم چیزی نیستا
ولی هـمش نیسـت!
.
مـن یه دعـا میکـنم شمـا آمیـن بگید
خـدایا
بحـق این روز عـزیز
همـه جوونـا رو عاقبـت بخیـر و زندگیشـونو فاطمـی بگـردووون!
.
.
#مبـــــارک!
.