خون آشام من

خون آشام من




My vampire 🦇




Part 14

ویو ات
بلند شدم زدم سر لارا چپ چپ نگاش کردم
ات : پدرسگ میگم خفه شو
لارا: آخخخخ چرا میزنی خو
ات: بهت میگم خفه شو باید خفه شی
لارا: باشه یزید
ات: برو بمیر بخواب
لارا: ات چه حال کردی
ات: لارااااا
لارا : غلط کردم 😂
ات: گمشو
لارا: ات
ات : زهرمار
لارا: ات
ات: چته پدرسگ
لارا: الان ما اینجا می‌مونیم
ات : نه من یه فکری دارم
لارا: چه فکری
رفتم از کمد کلی لباس و ملافه برداشتم گذاشتم زمین
لارا: حالا چی
ات : اینا رو به هم گره بزن بعدش از بالکن میندازم پایین میریم پایین فرار می‌کنیم
لارا: چه فکری آفرین بهت
ات: زود باش
ملافه ها رو به هم گره زدیم رفتیم بالکن به پایین نگاه کردم
ات: ما می..
جیمین: ببخشید چی
ات: تو
جیمین: بیایین داخل
ات: تو آخه
جیمین: بیا
ات: پدرسگ مثل روح همه جا هست لارا بیا
جیمین: حرف دهنتو بفهم
ات : باشهههه
از کنارش رد شدم رفتم روی تخت نشستم با اخم و عصبانیت بهش نگاه کردم زبونمو بهش در آوردم
ات: وحشی آدم خوار
جیمین: چقدر حرف میزنی تو
ات: خوب می‌کنم
جیمین‌: غلط می‌کنی
ات: گوه نخور پوفیوز حالم بهم میخوره
جیمین: حتما از حرف زدن
ات: دکتر حرف زدن چه ربطی داره
جیمین: داره دیگه
ات : با این بزنم بمیری
جیمین: تو خوابت
ات : زارت
لارا و جونگ کوک: عهههه بسه
جیمین و ات : زهرمار
لارا: شما دوتا پت و مت خفه شید
ات: هی قد بلند با تو بود
جیمین: با تو هم بود کوتوله
ات: کوتوله عمته
لارا: سرم درد گرفت
جونگ کوک: شب کنار هم می‌خوابیم
ات: چی
جیمین: همینی که هست و تو کوتوله کنار من می‌خوابی
ات: من نمی‌خوام
جیمین: باشه پس بیان تو رو ببرن بخورن
ات : باشه باشه میام پیشت
جیمین: آفرین کوتوله

ادامه دارد...