درد

درد؟

جیمین. خوب غذا ها اومد
-وای چقدر دلم برای خوردن اینا تنگ شده بود
ته. از اینکه میتونی بخوریشون چه حسی داری
-خیلی خوشحالم
(بعد از غذا)
کوک. بچها (از اتاق میاد و خودش رو پرت می‌کنه رو مبل)
نامی. پسرم آروم باش چیشده
کوک. بلیت شهربازی گرفتم بریم
-اخجون
یونگی. آخ من قربون اون ذوقت بشم(میبوستش)
جین. کار خوبی کردی
ته. برای کی
کوک. ساعت هشت
هوپی. الان ساعت هفته پس بریم آماده بشیم
جیمین. یورا میخوای با من بریم برات لباس انتخاب کنیم
-اره
جیمین. پس بزن بریم
-بریم
جیمین. خوب وایسا کدومتو باز کنم خوب همشون خوبن کدوم رو تو دوست داری
-من اینو
جیمین. اره خیلی قشنگه بدو برو بپوشش بیا ببینم
-چشم. خوب من اومدم چطور شدم
جیمین. شبیه پرنسسا شدی عشقم
-ذوق)
جیمین. بیا اینجا بشین از اینا رو صورتت بزنم
-اینجا چین
جیمین. اکلیل
-وای خیلی قشنگه
جیمین. تو قشنگی (یکم تاسیان)
-داداشی
جیمین. جون دلم
-خیلی دوست دارم
جیمین. منم همینطور ستاره کوچولوی من وایسا موهاتو شونه کنم یکمم اکلیل به موهات بزنم خوب حالا شدی مثل یه ستاره کوچولوی واقعی
-خیلی دوسش دارم
جیمین. بریم پایین دیگه
نامی. اوو پرنسس من چه خوشگل شده بیا ببینم
-داداش جیمین برام اکلیل زد
جین. دستش درد نکنه
ته. بریم که دیر شده
یونگی. اره بهتره دیگه بریم
(تو شهربازی)
-وای اینجا خیلی خوبه میخوام همشون رو سوار بشم
کوک. همشون رو سوار میشی فعلا بیا اول بریم سراغ این ماشینا بعد
(بعد از شهربازی تو ماشین)
نامی. وای خدای نگاش کن
جین. خیلی ناز خوابیده
یونگی. از خستگی خوابش برد
هوپی. واقعا خوشگله
جیمین. امیدوارم هیچ وقت ناراحت نشه
ته. و دلش نشکنه
کوک. و هیچ وقت درد نکشه

🍷پایان🍷

معذرت می‌خوام که زود تمومش کردم واقعا ایده ی نداشتم✨