پارت ۱۸ bad love
پارت ۱۸ bad love
+حالا ولش کن.... میگم که میشه به دوستات بگی که به یه مهمونی بیان البته خودتم بیا
™ دوستای منو میخوای چیکار
+راستش دوست پسرم گفته که ۵ تا دختر برای دوستاش جور کنم ....دوستاشم کراشن قبول میکنی مهمونی امروزه و ساعت ۸ شروع میشه
™اهان توکی بای
+فقط به مامان بزرگ نگو باهام حرف زدی بای
پایان مکالمه
ا.ت بعد از قطع کردن گوشیم یهو یکی گوشیمو کشید برگشتم دیدم جیمینه
+هی جیمین بده
#که دوست پسرت دوستای کراشی دارن اره
+اونجوری گفتم که قبول کنه
# پس چرا نگفتی من خوشگلم
+الان تو حسودی کردی
#نخیرم من هیچ وقت حسودی نمیکنم
+بله بله
#خب تو ام اگه جای من باشی حسودی می کنی
+میدونم موچیه خوشگلم(لوپه جیمینو میکشه)
جیمین
ساعت ۵ شده و بچه ها اومده بودن تا ساعت ۷ونیم همه کار کردیم و مهمونا کمتر اومدن ا.ت رفت لباس پوشید و اومد پایین واقعا تو اون لباس عالی شده بود
که چشمش به یکی افتاد و اشک تو چشماش جمع شدترسیدم رفتم پیشش
#عزیرم چی شده
که یهو بدوبدو رفت تو بغل یه دختر اولش تعجب کردم بعد فهمیدم دوستشه
ا.ت
از پله ها اومدم پایین (یکی بهم اسم دوستشو بگه)دیدم و بدو بدو رفتم بغلش اونم منو بغل کرد
™وای بی فانوس نمیدونستی چقدر دلم برات تنگ شده بود
+منم خار مادر
™باشه حالا بیا با دوستام اشنات کنم
اولی یوری
دومی لوسی
سومی سوزو
چهارمی سوزونا
+وایسا...سوزو با سوزونا دوقلوعه لوسی با یوری
™حس شیشمت قویه
یوری:تاحالا کسی مارو تشخیص نداده بود
سوزو:اره دقیقاً هر جا میرفتیم بهم میگفتن سوزونا خواهر کوچیکته
+درسته ابجیت یکم ازت بیبی فیس تره اما واقعا خیلی شبیه همین...آآآ راستی بیاین با پسرا اشناتون کنم
رفتن پیش اعضا و ا.ت همه رو دعوت کرد تهیونگ که قرار بو دوست دختر نداشته باشه قبول نکرد
یوری با نامحون
لوسی با شوگا
سوزو با جی هوپ که هنرو سومی ندیدتش
سوزونا با جونگ کوک
ا.ت هم که میدونید با جیمین
ا.ت
جی بههوپ اومد و سوپرایزش کردیم انگار رو سوزو کراش زده بو پس خوب بود همه باهم رابطشون خوب بود..........مهمونی تموم شد و همه رفتن خونه خودشون
#ا.ت امشب رو خوش بگذرونیم
+منظورت چیه جیمی...
حرفش با قرار گرفتن لبای جیمین رو لبش قطع شد ا.ت فهمید قضیه چیه و همراهی کرد جیمین دیگه نمیتونست صبر کنه و ا.ت رو انداخت رو کاناپه و ...........
بقیش با ذهن کثیفت...زر زدم پارت بعدی اسماته هرکی جنبه نداره نخونه و گذارش نکنه
+حالا ولش کن.... میگم که میشه به دوستات بگی که به یه مهمونی بیان البته خودتم بیا
™ دوستای منو میخوای چیکار
+راستش دوست پسرم گفته که ۵ تا دختر برای دوستاش جور کنم ....دوستاشم کراشن قبول میکنی مهمونی امروزه و ساعت ۸ شروع میشه
™اهان توکی بای
+فقط به مامان بزرگ نگو باهام حرف زدی بای
پایان مکالمه
ا.ت بعد از قطع کردن گوشیم یهو یکی گوشیمو کشید برگشتم دیدم جیمینه
+هی جیمین بده
#که دوست پسرت دوستای کراشی دارن اره
+اونجوری گفتم که قبول کنه
# پس چرا نگفتی من خوشگلم
+الان تو حسودی کردی
#نخیرم من هیچ وقت حسودی نمیکنم
+بله بله
#خب تو ام اگه جای من باشی حسودی می کنی
+میدونم موچیه خوشگلم(لوپه جیمینو میکشه)
جیمین
ساعت ۵ شده و بچه ها اومده بودن تا ساعت ۷ونیم همه کار کردیم و مهمونا کمتر اومدن ا.ت رفت لباس پوشید و اومد پایین واقعا تو اون لباس عالی شده بود
که چشمش به یکی افتاد و اشک تو چشماش جمع شدترسیدم رفتم پیشش
#عزیرم چی شده
که یهو بدوبدو رفت تو بغل یه دختر اولش تعجب کردم بعد فهمیدم دوستشه
ا.ت
از پله ها اومدم پایین (یکی بهم اسم دوستشو بگه)دیدم و بدو بدو رفتم بغلش اونم منو بغل کرد
™وای بی فانوس نمیدونستی چقدر دلم برات تنگ شده بود
+منم خار مادر
™باشه حالا بیا با دوستام اشنات کنم
اولی یوری
دومی لوسی
سومی سوزو
چهارمی سوزونا
+وایسا...سوزو با سوزونا دوقلوعه لوسی با یوری
™حس شیشمت قویه
یوری:تاحالا کسی مارو تشخیص نداده بود
سوزو:اره دقیقاً هر جا میرفتیم بهم میگفتن سوزونا خواهر کوچیکته
+درسته ابجیت یکم ازت بیبی فیس تره اما واقعا خیلی شبیه همین...آآآ راستی بیاین با پسرا اشناتون کنم
رفتن پیش اعضا و ا.ت همه رو دعوت کرد تهیونگ که قرار بو دوست دختر نداشته باشه قبول نکرد
یوری با نامحون
لوسی با شوگا
سوزو با جی هوپ که هنرو سومی ندیدتش
سوزونا با جونگ کوک
ا.ت هم که میدونید با جیمین
ا.ت
جی بههوپ اومد و سوپرایزش کردیم انگار رو سوزو کراش زده بو پس خوب بود همه باهم رابطشون خوب بود..........مهمونی تموم شد و همه رفتن خونه خودشون
#ا.ت امشب رو خوش بگذرونیم
+منظورت چیه جیمی...
حرفش با قرار گرفتن لبای جیمین رو لبش قطع شد ا.ت فهمید قضیه چیه و همراهی کرد جیمین دیگه نمیتونست صبر کنه و ا.ت رو انداخت رو کاناپه و ...........
بقیش با ذهن کثیفت...زر زدم پارت بعدی اسماته هرکی جنبه نداره نخونه و گذارش نکنه
۵۵۹
۲۹ مهر ۱۴۰۳
