امروز جایی کار داشتم

امروز جایی کار داشتم ..
اونجا یه منشی داره، یه دختر خوب و مؤدب
دختری که سنش از خودم کمتره
من هروقت کارم به اونجا می‌کشید
با من شوخی میکرد منظوری نداشت
فقط شوخی میکرد بدون منظور !
خب آدمه دیگه بعضی وقتها
حس میکنه طرف مقابلش ظرفیت داره،
بله پسری که ظرفیت داره میفهمه چی میگم !
اتفاقاً یکی از کارکنان اونجا می‌گفت
فقط و فقط با تو شوخی میکنه

تا اینکه یه روزی که کارم به اونجا خورد
اون روز ناراحت بود و توی عصبانیت
جلوی یکی از کارکنان اونجا حرفی زد
احساس کردم غیرمستقیم توهین شد به من !
لطفاً نگو منظوری نداشته
با این کلمه‌ی «منظوری نداشت»
این مواقع خودمون رو عر نکنیم !
به اشتباه بقیه هم سرپوش نذاریم !

خلاصه همینطور تو فکر بودم جوابشو باید بدم که بفهمه حدش کجا بود
چون توی ناراحتی بله آدم حرفی رو میزنه
به شرطی که بعد آروم شدنش پشیمون باشه
و معذرت خواهی کنه این توقع بیجایی نیست

امروز که رفتم گفت برات آب بیارم گفتم نه ممنونم ، گفت اونروز من اعصابم خورد بود تو آروم بودی، امروز تو اعصابت انگار خورده
گفتم نه من خوبم فقط اونروز که فلان حرف رو زدید ترجیح دادم دیگه ساکت باشم چیزی نگم
گفت من منظوری نداشتم من معذرت میخوام
گفتم خواهش میکنم.

میخوام بگم وقتی یکی با دیگری شوخی میکنه ظرفیت داشته باشیم یکم که با طرف راحت شدیم گند نزنیم به کل گذشته 🙏🏻🌹

البته کارم اونجا تقریبا تموم شد
نیازی نیست دیگه برگردم
ولی یک روز بااید برم به بهانه‌ای
چون یه معذرت خواهی بهش بدهکارم
شمارشو دارم چون منشی بودند و خودشون یکبار پیام کاری دادند ولی به خودم اجازه نمیدم پیام بدم روی خطشون به هرعنوانی !
اونجا موقع رفتنم گفت ان‌ شا الله کارتون درست بشه
منم چون دل خوشی از خدا ندارم بخصوص جدیداً
گفتم ممنون ولی بعدش دلم آروم نشد گفتم
با ان‌شاالله و ماشالله کار پیش نمیره !!
حس میکنم شاید نیاز باشه توضیح بدم
منظورم چی بوده !

اینجام میخوام بگم کور خودمون و بینای دیگران نباشیم :) :)