ویو کوک

ویو کوک
باور نمیشد جدی ات حسودی کرد رفتم شمام رو درست کردن و صداش زدم
کوک = ات قشنگم فدات شن بیا بیا شام حاضره
ات = اومدم عشقم
کوک = به به خوشگل کردی جایی میخوای بری
ات = آره عشقم مینا زنگ زد گفت با دوست پسرش کات کرده بریم بار منن گفتم باشه
کوک = ات خیلی مراقب خودت باش چیزی هم ننوش ضرر داره عشقم چند تا بادیگارد هم همراهت میفرستم قند عسلم
ات = باشه چون تو گفتی باشه چشم
کوک = افرین جوجه
ات = کوکی من الان با این وضع جوجه ام ؟ نه واقعا منو جوجه میبینی؟
کوک = تو واقعا منو خرگوش میبینی؟
ات = اره
کوک =اره منم فک میکنم تو جوجه ای
ات = هیییی

ویو ات
شام رو خوردم
ات = مرسی عشقم خیلی خوشمزه بود من دیگه میرم باشه ؟
کوک = باشه عسلم فقط زود بیا
ات = باشه

رفتم و دو تا از بادیگارد ها همراهم اومدن و و سوار ماشین شدم و رفتم پیاده شدم رفتم تو دیدم مینا حسابی مسته اخه تعادل کله خودشو نداشت

ات = مینا این چه وضعیه
مینا = اون بی همه چیز بهم خیانت کرده
ات = مینا اون ارزش نداره تو خودتو با این چیزا ازیت کنی
مینا = ولی من هق دوسش داشتم ( گریه )
ات = مینا گریه نکن همه چیز درست میشه
مینا = راستی ات بچت دختره یا پسر
ات = یکی دختر و یکی پسر( خنده )
مینا = واییییییییییی دارم خاله میشم ( خنده و ذوق )
ات = مینا من یلحظه میرم سرویس الان میام
مینا = باشه ات برو

رفتم سرویس کارامو کردم اومدم بیرون که یکی یچیزی گرفت دهنم و خاموشی