تنفرتاعشق

#تنفر_تا_عشق
#پارت_13
#اد_جئون

تقریبا سوزش دستم کمتر شده بود حوصلمم که دو قلو زاییده بود پس رفتم پایین که دیدم همه دارن فیلم نگاه میکنن منم رفتم روی مبلی که روبروی تلوزیون بود نشستم
که جونگ کوکم اونجا نشسته بود البته من اصن ب اون کاری نداشتم فقط میخاستم تلوزیون نگاه کنم
روی میز کلی خوراکی بود تا الانشم بزور جلوی خدم رو گرفتم تا چیزی ازشش بر ندارم
اومدم یکم ع چیپس رو بردارم که دستم خورد ب لیوان روی میز و نشکست
یهو همه ب من نگاه کردن
که جونگ کوک گفت
کوک: ات بیا من گوشیتو بهت بدم تا خونمو ب فنا ندادی
ات:من که بهت گفتم خدت ندادی دیه(گوشی🤷🏼‍♀️
اولش فک کردم دارع زر میزنه ولی دیدم دارع بلند میشع برع اتاقش پس منم دنبالش رفتم

وقتی رسید اتاقش رو صندلی نشست و گوشی رو از کشو برداشت گرفت سمتم میخاستم ازش بگیرم که کشید عقب
و گف
کوک: گوشی ریست کردم و فق شماره منو پسرا توشه
ات:خو مگ کرم داشتی ؟ایشش
کوک:هان؟(جدی
ات :هیچی باو بدع دیه
کوک:زیادم باش بازی نمیکنی که ازت میگیرم گوشی رو
ات:ایشع قبلا مامانم موقع امتحان ها این کارو میکرد
بعدشم دیه هیچی نگفتمو اومدم پایین
ات:حاح حاح حاح گرفتم گوشی روو حح
جیمین :بلاخره بعد مدت ها با تلاش فراوانن
ات:مهم اینکه الان گوشیم دستمه
بعدش میره وسط جیمین و شوگا میشینه و میگع
ات:میشع یکی برام نت بزنهه؟(اروم
جیمین :چرا اروم حرف میزنی؟
ات:الان اون میاد میخورع مارو
میدونستی من ت رو خیلی دوس دارمم؟(ب جیمین میگه
جیمین :پول ندارم بچهه
ات :باو خسیس بعدا میدم پولتوم
جیمین :بعدا میگیرم ازتاا
ات:خاببب، حالا که داری میزنی شارژم بزن
جیمین:بچه پرو ،زدم برات بعدا پولمو میگیرماا
ات:خاببببب
کوک اومد..
ات :شماره هانا رو حفظ بودم بش پیام دادم
بعد رفتم برنامه هایی که حذف کرده بود رو نصب کنم یکم گذشت که هانا زنگ زد
دویدم و رفتم بلا که باهاش زر بزنم
هانا :عععع ت زنده ای هنوزز؟ فک کردم باید بیام سر قبرت
ات : فعلا که زندم ،حالا نمیدونی چی شددد
و بله فلش بک ۱ ساعت دیه