دلنوشتهایبرایتو

#دلنوشته‌ای_برای_تو❤
#دلبر_جذابم😍

قبل از آنکه تو بیایی هر کس کار خودش را انجام میداد...
خورشید به همه جا میتابید...
ابرها باران را به زمین های تشنه می‌باریدند...
حتی پاییزها هم بی سر و صدا می آمد و میرفت...
من هم توی این مجموعه کلیشه ای نقش خودم را جلو میبردم...
همه چیز داشت خوب پیش میرفت اما...
انگار کارگردان از یک بازیگر غافل شد...
راستش اصلا قرار نبود دلم نقشی داشته باشد...
که تو را ببیند و نقش که هیچ,کار خودش هم فراموش کند...
دیگر کار از کار گذشت...
تو فیلمنامه ی مرا هم از نو نوشتی...
که بشوم یک دلداده ی محض...یک عاشق خجالتی برای تو دلبر نارنجی پوش...
البته که من و دلم و کارگردان...همه و همه بی تقصیریم...
که حتی خود خدا هم میدانست...
با آن قهوه ای که به چشم هایت نوشید و خرمایی ک ب آن زلف های پریشانت زد...
عالمی را به تکاپو خواهد انداخت...
چه رسد ب این دل ک شهری بی دفاع بود و منتظر فرمانروایی شایسته
راستی گفتم گیسوان خرمایی...
وااای از این دشت طوفانی...
که یک فصل جدید به این مجموعه اضافه کرد...
مدار بی قراری....
#بیقرارتم.....

#خاص_تو🌍
#حال_من_خوبه_اما_با_تو_بهتر_هم_میشوم_جانم😍❤️😘
#یکشنبه_۲۷_تیرماه_۱۴۰۰