باتری فقط درصد شارژ داشتم برای همین نمیتونم زیا

🐯: باتری... فقط ۳ درصد شارژ داشتم، برای همین نمی‌تونم زیاد ادامه بدم
بعد از غذا اومدم، ولی کنسرت دیگه تموم شده بود
واسه همین با خودم گفتم: «نه، باید این کار رو انجام بدم»
با اعضا لایو نیومدم، وقتی رسیدم، همه چیز تموم شده بود!
اول از همه، خوردم و نوشیدم حسابی!

🐯 ولی با این حال تمرینم رو انجام دادم... چون امروز روی موسیقی کار نکردیم و وقت آزاد داشتیم.
برای همین تمرین کردم، با دوستی که این اطراف زندگی می‌کنه دیدار داشتم و بعد از مدت‌ها با هم شام خوردیم.
🐯 پوستم الان خیلی بده.
🐯: من ورزش کردم.
🐯: امروز روز کاری نبود، همه وقت آزاد داشتن که هر کاری دوست دارن انجام بدن.
🐯: من کار خاصی نکردم — فقط یه کم ورزش، با دوستی که اینجا زندگی می‌کنه دیدار داشتم و غذا خوردم.

🐯 حس می‌کنم الان خوابم می‌بره، برای همین می‌خواستم بیدار بمونم، ولی آسون نیست.
🐯 باید صورتم رو بشورم و بخوابم... خوابم میاد.
🐯 هنوزم می‌خوام لایو بقیه اعضا رو ببینم.
🐯 یه مدتی داشتن لایو می‌ذاشتن... من داشتم غذا می‌خوردم و با خودم می‌گفتم: «کیه؟ کیه؟»
🐯 معلوم شد که جیمینی و جونگ‌کوک بودن.


🐯: خب نه دیگه، نمی‌تونم همین‌جوری بگم: "دلم برای آرمیا تنگ شده"
🐯: این خیلی مستقیمه!
🐯: خجالت می‌کشم اوه، نمی‌تونم بگم