سناریو

°" وقتی حین آشپزی از پشت بغلش میکنی "°


چان:
از اونجایی که وقتی تازه از خواب بیدار شده بودی وضع موهات ژولیده و در عین حال کیوت بودی، وقتی برمیگرده میخنده و گونه‌تو نوازش میکنه؛
- حداقل یه دستی به سر و روت میکشیدی خانم کوچولو! ^_^


مینهو:
بینی‌شو به بینیت میمالونه و لپتو آروم میکشه
- فقط بشین و تماشا کن، یه شاهکاری میپزم که انگشتای منم باهاش بخوری جوجه! 👀
(+موفق باشی برادر 😑)


چانگبین:
وقتی برمیگرده موهاتو نوازش میکنه و البته برعکس مادرای ایرانی بهت اجازه میده به مخلفات غذاش ناخونک بزنی 😁
(جوون چه جیگری)


هیونجین:
دستی که دور کمرش حلقه شده بود و بالا میاره و میبو//سه،
بغلت میکنه و تو رو روی کابینت روبه‌روش میزاره تا راحت تر بتونی از اون بالا دید بزنی 👀💅


جیسونگ:
لپتو بو//س میکنه و گاز میگیره،
منتها انقدر مثل بچه ها به مواد خام غذا دست بردین که فعک نکنم دیگه چیزی برای شام مونده باشه 🎀😔


فلیکس:
- خیلی نرم لبتو میبو//سه
و خب از اونجایی که سابقه آشپزیش کنار سونگمین خرابه خودت دست به کار میشی و کمکش میکنی تا آشپزخونه به گند نکشه
ولی نتیجه خیلی بهتر از اون چیزی که فکرشو میکردین شد! ✨


سونگمین:
وقتی میبینتت لبخند شیرینی بهت میزنه که قلبت ذوب میشه 🫠
چیزی بهت نمیگه و بهت اجازه میده تا آخرش پیشش بمونی و بغلش کنی،
این وسطا گاهی سیب زمینی‌ایی چیزی هم میندازه تو دهنت!


جونگین:
ایشون برعکس چانگبین کاملا بر قوانین مادرای ایرانی پایبنده و تاکید داره هر زهرماری فایده داشته باشه باید خورده بشه!
(اشتباه نگیرین منظورمو داداشا 🙄)
از قضا بروکلی سبز به زور میکنه دهنت!

- من بولوکلی دوس ندارم.. 😫😭
کل خونه دنبالت میدوئه تا اون یدونه رو بخوری و اگه گوش نکنی، تا صبح قلقلکت میده! 

حالا دیگه انتخاب با خودته 😁