پارت پنجاه و نهم / part59

پارت پنجاه و نهم / part59

جونگ‌کوک با دستبندی در دستانش و دو پلیس کنارش به سمت دادگاه میرفتن ،،،
موهای جونگ‌کوک روی چشمانش ریخته بود و با عصبانیت دست پلیسهارو پس میزد
سفیدی دندونهایش که آنهارا بهم می‌فشرد برق میزد
_منو کجا میبرید؟
_میریم دادگاه
***
جین به علامتی مثبت سرشو تکون داد و دستگاهی آوردن
جونگ‌کوک اول زیر لب و بعد بلند داد زد :
_این..اینکارا چیه؟!
شوگا : اول باید بفهمیم جرمت چقدره بعد بری زندان
_چی..چی میگید حر.م.زاده ها !!!
جین : باید از حدسم مطمئن شم

یک ربع بعد -
قاضی : اقای جئون جونگ‌کوک تکرار می‌کنم ..
_من‌ کشتمشون..
همه به جونگ‌کوک که سرش پایین بود و آروم لب میزد خیره بودن
شوگا : تو..تو چی میگی
_پدر مادرمو من کُشتم
شوگا از جاش بلند شد و با چشمانی عصبی به سمت جونگ‌کوک رفت و یقه شو گرفت
شوگا : چی میگی اشغال؟
قاضی : قوانین دادگاه رو رعایت کنین آقای مین لطفا بنشینید ،، آقای جئون چرا اینکارو کردین؟
_اونا رو مخم بودن
جین : من..میدونستم...میدونستم دوشخصیتیه
قاضی : باقی قتل ها چی؟!
_باقیشون؟ پلیسا ؟ همینطوری!
شوگا : یعنی.. چی همینطوری ح.رومی قاتل هاا؟
جیهوپ :اون الان تو حال خودش نیست شوگا اون الان خودش نیست !
شوگا با حرفهای جیهوپ کمی آروم گرفت و نشست اما همچنان چشمانش از عصبانیت سرخ بود
_من جونگ‌کوکم ، میشه گفت خودم پدر مادرمو کشتم
شوگا : تو جونگ‌کوک نیستی !

#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهکوک #ویکوک #فیک #نامجین #یونمین